2733
2739

ما سه سال پیش یه مهمونی داشتیم که بعد از شام من بلند گفتم دیگه خانم ها میخواند استراحت کنند جمع کردن و شستن ظرف ها با آقایون اول فکر کردند شوخی میکنم همه خندیدن و مردها از سر سفره بلند شدن لم دادند روی مبل من دوباره گفتم شوخی نکردم مگه فقط مردها اومدن مهمونی زن ها رو کلفت گرفتند ما اماده کردیم شما جمع کنید نمیشه که همه اش شما بشینید ما کار کنیم بعد دیگه مرد ها بلند شدن به جمع کردن . داماد عمه ام لم داده بود به تخمه شکستن دختر عمه ام صداش کرد گفت شما نمیخوای کمک کنی ؟ گفت نه من خسته ام من چون خیلی ازش بدم میاد (خیلی هیزه ) گفتم از خوردن زیاد خسته شدی یا از نشستن زیاد شاید چشمات زیادی کار کرده که خسته شدی . از همون شب کینه گرفت بعد هم که کلا قطع ارتباط کردیم باهاشون حالا من با خواستگارم بیرون بودم دیدمش اومد جلو سلام کرد تا خواست بره گفت شیطون تو هم که هر روز با یکی . اصلا موندم چی بگم چقدر بعضی ادم ها عوضین

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2740
عزیزم شما خیلی گستاخانه رفتار کردی چیزی که عوض داره گله نداره ب هر حال مهمون حرمت داره میزبان بود ...

حرفی که میخواستم بگم رو زدی اسی رفتارت با مهمونات زشت بود خیلی

خدایا مسافر کوچولومون رو سپردیم دست خودت به سلامت بهمون برسونش😍پسرم حس بودنت قشنگ.ترین حس دنیاست 😍 لحضه شماری برای گرفتن دستات عشق مامان 😍

بیخشیدا ولی رفتارت خیلی بی ادبانه بود اولش فکر کردم که خانم مسنی باشی که تونستی یه همچین کاری کنی رفتارت مناسب سنت نبود

من یک enfp هستم. تمام رویا میتوانند محقق شوند اگر ما شجاعت دنبال کردن ان ها را داشته باشیم  

برای چی تو جمع گفتی چشات زیادی کار کردن 

خسته شدن 😑😐☹️

زیباترینم 💙روزی تورا در درونم حس خواهم کرد حس گرمی تو تمام رگ های مرا پرمیکند گویا دوباره عاشق خواهم شد کوچولوی من ..دنیای من.. تو وصل میشوی ب بهشت ومن وصل میشوم ب تو .. و بهشت اینگونه کشیده میشود ب زیرپاهای من ..
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687