ما سه سال پیش یه مهمونی داشتیم که بعد از شام من بلند گفتم دیگه خانم ها میخواند استراحت کنند جمع کردن و شستن ظرف ها با آقایون اول فکر کردند شوخی میکنم همه خندیدن و مردها از سر سفره بلند شدن لم دادند روی مبل من دوباره گفتم شوخی نکردم مگه فقط مردها اومدن مهمونی زن ها رو کلفت گرفتند ما اماده کردیم شما جمع کنید نمیشه که همه اش شما بشینید ما کار کنیم بعد دیگه مرد ها بلند شدن به جمع کردن . داماد عمه ام لم داده بود به تخمه شکستن دختر عمه ام صداش کرد گفت شما نمیخوای کمک کنی ؟ گفت نه من خسته ام من چون خیلی ازش بدم میاد (خیلی هیزه ) گفتم از خوردن زیاد خسته شدی یا از نشستن زیاد شاید چشمات زیادی کار کرده که خسته شدی . از همون شب کینه گرفت بعد هم که کلا قطع ارتباط کردیم باهاشون حالا من با خواستگارم بیرون بودم دیدمش اومد جلو سلام کرد تا خواست بره گفت شیطون تو هم که هر روز با یکی . اصلا موندم چی بگم چقدر بعضی ادم ها عوضین
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
بخدا انقدر من خجالت می کشم از رفتارش. بد اخلاق بد دهن آبرو ریز
دفیقا این رفتارا خیلی زشته خب اصلا نمیخواد سفره جمع کنه نکنه ما تو خانواده امون این حرفو خالم میزنه بعد سفره مردا بلند میشن حرف و نفس کار بد نیست این که کی بگه و چطوری بگه مهمه
من یک enfp هستم.تمام رویا میتوانند محقق شوند اگر ما شجاعت دنبال کردن ان ها را داشته باشیم
این جسارت نیست پروییه!! اکه جسور بود اونجا جلو نامزدش حالشو میگرفت نه اینکه موش شده بود هیچی نگفت الانم میگه برای یه حرف بیخود که زمین و اسمون رو به هم نمیربزم!!!ولی انقدر براس سوز داشته که تعجب کرده!!
ماهِ درخشنده چو پنهان شود شب پرهِ بازیگر میدان شود...