من همه تنم میلرزه از تصور اینکه دوباره این اتفاق برامون بیفته. حالا نه کلاین فلتر، یه چیز دیگه. دکتر که گفت فقط بدشانسی آوردید و این بیماری ارثی نیست. دلم می‌خواست بشینم گریه کنم. هم خوشحال بودم که مشکل از ما نیست هم جیگرم خون شد وقتی گفت فقط بدشانسی آوردید.
سلام دوستان. من 36 ساله هستم. امروز سونوی nt دادم، متاسفانه مشکل مغزی و قلبی داشت، فردا باید مراحل سقط رو انجام بدم. راستش خیلی داغونم. ترجیح میدادم باردار نمیشدم یا خودش سقط میشد
منم مثل توام... نتایج سل فری سالم تو اینترنت رو نگاه میکنم و تصور میکنم مال خودمه.حال خیلی بدیه.من که همه ارزوهام تو یه هفته رو سرم اوار شد. نمیدونم کی خوب میشم ولی میخام عجله واس خوب شدن نکنم بزارم فرایند سوگواریم و عزاداریم حداقل درست پیش بره.تا شاید طبعی و نرمال یک روزی بشم.الان خودم میفهمم نرمال نیستم و غیر طبیعیه رفتارام هرچند به زندگی روزمره برگشتم
یکی از خانمها گفته بود جنینش رو برای آزمایش داده، شما این کارو انجام دادین؟ چطور انجام میدن؟ من خیلی ذوق داشتم. کاملا شوکه شدم. امروز میخواستم بعد از nt برم براش لباس بخرم. حتی اگه جنسیتش معلوم نمیشد یه چیزی میخریدم که به هر دو جنس بخوره. احساس عجیبی دارم. انگار بین زمین و آسمون معلقم. دلم بچه میخواد اما کابوس این..، بخصوص که سه ماه هم من حالت تهوع داشتم و عذاب کشیدم
سوگند جان ممنون که بعد از گذشت این همه سال تاپیکت رو نگاه داشتی و با بقیه مامان ها همدردی میکنی. میشه ازت بپرسم مشکل شما چی بود. برای بارداری پسرهای گلت که الان داری چه آزمای‌ی انجام دادی؟
نگار جان خیلی متاسفم و امیدوارم بتونی این مرحله رو پشت سر بگذاری. بازم خدا رو شکر الان فهمیدی. البته که توی این مصیبت آدم واقعا خیلی براش دردناکه بگه باز جای شکرش باقیه.
بچه اولته؟ خیلی طول کشید تا باردار شدی؟
خب الان برای من دقیقا هفت هفته گذشته و حالمون خیلی بهتره هم خودم هم شوهرم. ما هفته پیش رفتیم پیش روانپزشک. کلی باهامون حرف زد و گفت خیلی کار درستی کردید که سقط کردید و از مشکلات روانی این بچه ها گفت. اونجا شوهرم خیلی بد رفتار کرد و گفت شما میخواید بگید بچه من هیولا می‌شده. ولی یکی دو روز که خوب به حرفها فکر کرد یهو انگار آروم شد. خودش گفت 3 ماه از سقطتت که رد شد اقدام کنیم. البته اینم بگم که دکتر ژنتیکی هم که رفتیم و حرفاش بی اثر نبود.
میفهمم که تو زمان لازم داری. هم بچه اولت هنوز کوچیکه و هم هنوز خیلی جوونی. به خودت زمان بده اگه خودت نمیخوای هیچ کاری نکن. واقعا بچه آوردن یه تصمیم هست که نمیشه کسی رو بهش مجبور کرد.
انشاالله هر چی خیره برات پیش بیاد.
عزیزممم حق داری کاملا قابل درکه احساست.همه ما این حسو تجربه کردیم. دردآوره.منم بعد سونو تعیین جنسیتم دنیا رو سرم خراب شد و حتی یک دقیقه نزاشت ذوق کنم.میخواستم جشن بگیرم و مهمون دعوت کرده بودم و کنسل شد.هیچ کلمه ای واس دلداری وجود نداره فقط میتونم بگم تو تنها نیستی عزیزم
ممنون لورتا جان از دلداریت. نه بچه دومم هست. بچه اولم خداروشکر ده سالشه. البته من مشکلات و سختی های زیادی داشتم. سه سال پیش دخترم دچار یه بیماری شد که من خودم از شدت غصه تا پای مرگ رفتم. الان خداروشکر مشکلش تقریبا برطرف شده. این بچه رو هم فقط بخاطر دخترم باردار شدم. من سریع باردار شدم.من و همسرم فامیل نیستیم. حتی از یک شهر هم نیستیم. اصلا نمیدونم این مشکل از کجا بوجود اومده. سه ماه حالت تهوع شدید رو تحمل کردم. امروز مجوز سقط رو گرفتم. سونولوژیست احتمال سندرم ترنر رو داد. فردا احتمالا برم بیمارستان برای سقط. خیلی کابوس وحشتناکیه
سلام عزیزم متاسفم خیلی سخته منم حسی شما رو داشتم وقتی بهم گفتن مشکل داره باورم نمیشد حتی بارداری بعدیم هر بار که میخواستم برم برای غربالگری پاهام میلرزید بدنم سرد میشد دکتر سونو دعوام میکرد میگفت چرا اینقدر استرس داری یه بار اتفاق افتاد قرار نیست تکرار شه اما متاسفانه اثرشو تو وجود من گذاشت
نگران نباش بعدی سالم میشه به لطف خدا
اگه جنین و بدی آزمایش که خیلی بهتره خیالت راحتتره ما از خون بند ناف جنین موقع دنیا اومدن ازمایش کاریوتایپ گرفتن سالم بود کالبد شکافی ندادیم همسرم موافقت نکرد
