من خودم ن
حوصله اقوام و آشناها مون ندارم
همه عروسی ها شده فخر فروشی
کاش همه چی صفا صمیمیت قبلا رو داشت بی سیاست ساده مهربون کسی ک اهل ادعا کردن اینجور چیزا نبود الان همه با چس مثغال طلا ادعا دارن گوشی آیفون و چندتا عمل زیبایی فکر میکنن خدا شدن
واقعا چرا اینجوریه من دلم سادگی میخواد
فردا شب عروسی دعوتم مطمعنم برم همش باید بغضم قورت بدم ن اینکه حسودی کنم ن از اینکه همه بد شدن گاهی وقتا فکر میکنم من از آدما یه قیافه ترسناک و بدجنس میبینم یعنی طرف فقط بدی هاش جلو چشامه
واقعا چطور میشه اینجوری زندگی کرد با همچین آدمایی بار ها شد دیدم الکی لاف میزنن خودشون میبرن بالا خوب ساده باشی چی میشه خوب ظاهرت حفظ کنی ک همه چی خوبه خوشبختم ولی لاف زدن برا چیه
حس میکنم من زیادی خوبم اصلا نمیتونم با اینجور آدما با این دنیا ارتباط بگیرم حالم خیلی بده