ابجی از مامانم پرسید گفت یه غلطی کردم نشد پاکش کنم هیچی دلم دردسر میخواست
هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره ولی نمیدونن من بچه ندارم کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
دقیقا زمانی که داشت غر میرد ازش پرسید مادرم هم خوب جوابشو داد
تازه زن عموم میگه اشتباهی امدین یعنی شما هم باید ..... دیگه قابل گفتن نیست
زمانی که ناراحت هر چی دلشون میخواد میگن حالا جالبه وقتی با شوهراشون بحث کردن تین چیرا رو میگن
هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره ولی نمیدونن من بچه ندارم کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر