من 21 سالمه دانشجو هستم اون موقعی که با همسرم اشنا شدم در مورد این گفتم که من شاغل بودن رو دوس دارم و میخوام کار کنم
اونم مشکلی نداشت
الان چند وقتیه تو یه دفتر مهندسی به عنوان منشی کار میکنم با وجود اینکه مخالف بود
بهم میگه من با معلم بودنت مشکل نداشتم نه اینکه بری بیرون کار کنی
خواهرشوهرم همش زخم زبون میزنه که توداری ابروی ما رو میبری الان همه میگن داداشم با این درامد نمیتونه خرج تو رو بده
منم باهاش دعوام شددیگه کاریش ندارم البته جلوی شوهرم چیزی نمیتونن بگن بدش میاد کسی تعیین تکلیف کنه براش
بعضی وقتا میام خونه حال ندارم غذا رست کنم درک نمیکنه میگه خب تو نمیرفتی سرکار بشین تو خونت
ولی واقعا به خاطر درامدش نمیرم تو خونه نشستن حال بدی بهم میده