تو تاپیک قبلیم گفتم که هفته پیش که رفتیم شب خونه مادرشوهرم متوجه شدیم ظهر همشون خونه خواهرشوهرم دعوت بودن بغیر از ما و همش تعریف میکردن ولی چقدر خوش گذشت چقدر حال داد کیف داد و ... ینی کلا یک ماهی اخلاقاشون فرق کرده بود (یک ماهه مجدد شروع بکار کردم ) هی میگفتم لابد حساس شدم دارم اشتبده میکنم حتی به همسرمم میگفتم همینو میگفت تا اینکه اون رفتارو ازشون دید و اونم خیلی ناراحت شد و بهش برخورد و اومدیم خونه گفت دارم براشون
خلاصه کنم الان یک هفتس نه خبری از مادرشوهرمه نه شوهرم زنگ زده بهشون
اصلا هم به روی خودش نمیاره و دوستنداره حرف بزنم درموردش یبارم که اومدم حرفو پیش بکشم حرفو عوض کرد
نمیدونم با مادرش صحبت کرده بحثی چیزی شده ؟!!!
بنظرتون بازم بپرسم ازش؟