2777
2789
عنوان

ینی چیشده؟

133 بازدید | 16 پست

تو تاپیک قبلیم گفتم که هفته پیش که رفتیم شب خونه مادرشوهرم متوجه شدیم ظهر همشون خونه خواهرشوهرم دعوت بودن بغیر از ما و همش تعریف میکردن ولی چقدر خوش گذشت چقدر حال داد کیف داد و ... ینی کلا یک ماهی اخلاقاشون فرق کرده بود (یک ماهه مجدد شروع بکار کردم ) هی میگفتم لابد حساس شدم دارم اشتبده میکنم حتی به همسرمم میگفتم همینو میگفت تا اینکه اون رفتارو ازشون دید و اونم خیلی ناراحت شد و بهش برخورد و اومدیم خونه گفت دارم براشون 

خلاصه کنم الان یک هفتس نه خبری از مادرشوهرمه نه شوهرم زنگ زده بهشون 

اصلا هم به روی خودش نمیاره و دوستنداره حرف بزنم درموردش یبارم که اومدم حرفو پیش بکشم حرفو عوض کرد 

نمیدونم با مادرش صحبت کرده بحثی چیزی شده ؟!!!

بنظرتون بازم بپرسم ازش؟


یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

نمیخواد بپرسی کارتو انجام بده بدون توجه ب مسخره بازیاشون 

اخه خیلی زور اومده بهم 

خودشون انققققدر به این مسائل حساسن که اگه خدای نکرده من بودم این کارو کرده بودم از وسط به دو نصف تقسیم میشدم 

میخوام بدونم حالشونو گرفته یا نه عین ماست بوده مثل همیشه

اخه خیلی زور اومده بهم  خودشون انققققدر به این مسائل حساسن که اگه خدای نکرده من بودم این کارو ...

اتفاقا الان اونام از حرص و حسادت تورو دعوت نکردن و اینجوری جلوت گفتن پس ریلکس باش بدون ب اندازه کافی بشون فشار اومده دیگه فکر اینو نکن شوهرت چیزی گفته یا نه

اتفاقا الان اونام از حرص و حسادت تورو دعوت نکردن و اینجوری جلوت گفتن پس ریلکس باش بدون ب اندازه کافی ...

با اینکه ناراحت شدما ولی خداییش فکر نمیکردم در این حد تو چشمشون باشم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز