مامانبزرگم یه چاقوی بلند و با دسته مشکی داشت که همیشه همه خیلی اصرار داشتن که اصلا و در هیچ صورتی به اون دست نزنم چون خیلی تیزه ....جوری شده بودم که اون چاقو رو میدیدم میترسیدم😅یه بار حدودا ۶ یا ۷ ساله بودم مامانبزرگم میخواست سبزی قیمه کنه گفتم بده من انجام بدم .اون موقعا عاشق سبزی خورد کردن بودم...اونم گفت باشه .میخواست از اون چاقو معمولیا بده ولی دید با اونا خب سبزیا بریده نمیشه و درست خورد نمیشه .بهم اون چاقو وحشتناکه رو داد😂 بازم مثل همیشه حیلی خیلیی تاکید کرد که اصلا دستتو به لبه ی چاقو نزنی کا خیلیی تیزهههه...گفتم باشه نمیزنم....وقتی رفت اشپزخونه یه لحظه با خودم فکر گردم چرا کل اعضای خانواده میگن این خیلی تیزه مگه دیگه یه چاقو چقد میتونه تیز باشه
گفتم بزار امتحان کنم ببینم چقدر تیزه😐😌
انگشت اشاره مبارکو گزاشتم رو لبه ی چاقو از بالای چاقو به سمت پایین چاقو کشیدم
دیگه بعدش رو فک نمیکنم لازم به توصیح باشه😐