باور کن ما دو تا بودیم. خیلی التماس مامانم کردیم که سومی رو بیارن
سومی خیلی وروجک بود با ما متفاوت بود
فاصله سنی مونم زیاد بود. خودم میشستمش و پوشکش میکردم
یه جورایی حق مادر بودن دارمگردنش.
تفاوت فکری داریم
ولی وقتی دور هم جمع می شیم اگه اون نباشه جمع جمع نیست.
از بس شلوغ کاره. یه خاله ی شیطون و اهل بازی و اهل دل.
هیچ فکز نمیکردم یه زمان هایی این قدر با هم صمیمی بشیم. فاصله مون ۱۴ سال رو هست!
ولی صمیمی شدیم. کنار همیم. پشتیبان همیم. در عین تفاوت هامون