خیلیا ادعای خیلی چیزا رو داریم.فقط شما نیستی عزیزم.برا منم دعا کن باشم تو راهی که امامم با دیدن من بهم لبخند بزنه.
بارها شده از جاهایی عبور کردم که اصلا روسری براشون معنا نداشته و با نگاه ها ی سنگینشون بهم میگفتن قدیمی شدی و ریشخند میزدند ولی من چادرمو توی اوج جوانی سفت میچسبم و فکر میکنم وقتی امام زمانم منو ببینه لبخند یا یه تأیید میاد به دل و چهرش یا نه!
لبخند و نگاه قشنگ ایشون میارزه به هزار تا نگاه نامحرم ها و تعریف و تمجیدهاشون به زبون یا توی دلشون به لباس و اندامی که زیر چادر دارم.اینجوری دلم قوت میگیره که بچسبم چادرمو که باد نبره.
دعا کن چادرم روی سرم بمونه،آخه لیاقت میخواد نگه داشتنش،میترسم از دستم بره.برای آرامش دلم خیییلی دعا کن.
همینکه دغدغه داری یعنی نگاه اماممون پشت و پناهته،بعضیها همین نگاه قشنگ شما رو هم ندارن عزیز دلم.
اگر دلم پر از خدا بشه دیگه آرومم.مثل قاسم سلیمانی،مثل شهید حججی.....