نمیدونم چیکار کنم از اول هر چی کفته گوش کردم و خیلی بد یادش دادم اصلا انگار نظرات من مهم نیست و همه ی زندگیمو تو دستش گرفته مثلا دیروز اومده اتاق بجه امو چیده بدون اینکه ببینه من خوشم میاد یانه و طلاهامو تو اول بارداری به بهانه ی چاق شدن دستم از دستم در آورده وبعد فهمیدم که دروغ میگفت وچون به دیگران گفته طلاهامو فروخته در اورده و حالامیخوام برم طلاهامو عوض کنم یا بندازم دستم اما نمیدونم عکس العملش چی میشه همش میترسم ناراحت بشه
آخه صبح ساعت ۶؟!😐
حتما بگو چن سالگی عروسشون شدی؟؟؟؟؟؟؟
حتما جواب بده
خوب تمام شب رو ناراحت بودم خوابم نمیبره عصبانیم دیروز اومده اتاق بچه مو چیده بدون هیج نظر خواهی
سلام ببخشید هیچ اشکالی نداره برید و ازش بخواید طلاها رو بده البته محترمانه بگید میخوام دستم کنم
۲۰ سالگی عروسشون شدم
طلاها دسته خودمه اما به همه گفته فروختیم
آخه اگه چیدمان رو عوض کنم میگه تو سلیقه نداری چون این چیدمان رو میپسنده
چقد بهش رو میدی، بگو به تو ربطی نداره
اره خیلی رو دادم حالا نمیتونم از زندگیم جمعش کنم
یعنی نگم بهش میخوام طلاهامو عوض کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
