خواب دیدم تو یک زیارتگاه هستم که شبیه حرم امام رضاست با دوستام
بعد من بدون روسری هستم
میخواستم نماز بخونم مجبور بودم وایسم دوستم نمازش تموم بشه بعد چادر اون رو سرم کنم از اینکه روسری نداشتم خیلی معذب بودم
بعد اومدم نماز بخونم یک سجاده بزرگ انداخته بودم رو اون نخوندم یک مهر برداشتم کنارش نماز خوندم بعد یهو دختر عموی مامانم اومد سجادمو جمع کرد برد گفت سجاده ای که نماز روش نخونی گناه داره پهن باشه
من اصلا هنوز هنگم تو این خوابی که دیدم کجا برم تعبیر کنم هرچی تو کتاب تعبیر خواب و نت زدم تعبیرشو نفهمیدم