نمیدونم
احتمالا مثل تمام برهه های قبلی زندگی تسلیم قانونای من درآوردی و خودخواهی بقیه میشیم
من عاشق همسرمم...نمیتونم زندگیمو قبل از آشناییمون تصور کنم....چ برسه ب اینکه فک کنم ی روز بره...
فک کنم تسلیم شم و مطمعنم بعدش از من هیچی جز یه موجود افسرده و بدحال باقی نمونه