بچه ها الان داشتم ظرف میشستم پسرم اومد از کابینت ی چیزی برداشت من فکر کردم مثل همیشه ظرف های پلاستیکی برداشته نگو شیشه خالی خیارشور برداشته بود خلاصه منم مشغول و باباشم تو بالکن سیگار میکشید که ی دفعه صدای شکستن شیشه اومد و ما نفهمیدیم چطوری خودمونو بهش رسوندیم وقتی دیدمش داشت رو شیشه ها راه میرفت قلبم اومد تو دهنم.چند قدم رو شیشه ها راه رفت اما خدا خیلی رحم کرد و پاش خراش هم بر نداشت.خدا جون عاشقتم که مواظب کوچولوم بودی 😭😭😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.