اونموقع منم با دوستم میرفتم مغازه(قبل اینکه حتی مدرسه برم)دوستم مثلا صاحب مغازه حواسش نبود لواشک برمیداشت یا ازین شانسی ها بودن که کارتونی بودن روش عکس شنل قرمزی داشت توش چنتا تیکه جایزه داشت،ازونا میخرید میرفت پشت خونه توشو خالی میکرد چنتا تیکه سنگ مینداخت توش مینداخت باز چسبشو میزد میبرد میداد پس میگفت دیگه نمیخام
یبارم یه بسته شارژ ازونا که با ناخن خراش میدادی برداشت.خیلی بووووودا
اونوقت استفاده امنکرد چون گوشی نداشتم اصن.خاکش کرد یجا.منم شاهد اینکاراش بودم خیلی عذاب وجدان دارم.صاحب اون مغازه ام مرده الان