من حدودا ۶ تا خواستگار عالی تر و زیباتر از همسرم داشتم که لگد به بختم زدم همه جوره

متاسفانه خیلیها رو دیدم که پدر یا مادرشون با تصمیم غلط باعث مشکلاتشون شدن

اگه منم به حرف مادرم گوش میدادم، امروز زندگیم پر بود از پول و خونه ولیکن مال حرام و مرد هرزه

گوش ندادم به حرفش و محکم روی تصمیمم موندم،واسه انتخابم دلایل قوی داشتم، پاکی، تعهد، کار حلال و اخلاق، مامانم تا آخربن لحظه مخالف بود ، حتی چندبار که من و همسرم باهم بودیم زنگ میزد و کلی سرزنشم میکرد و همسرم همه ی حرفهاشو می شنید و سکوت میکرد ولی من یقین داشتم باهاش خوشبخت میشم

وحشتناک اینکه، از وقتی ما ازدواج کردیم و راضی هستیم گاهی حرف میکشه وسط و سرزنشم میکنه که اگه من مجبورت نمی کردم باهاش ازدواج کنی الان معلوم نیست باکی بدبخت میشدی

یبار بهش گفتfirst book(مجازی) میگفت از قیافه فلانی بدم میاد ولی من بهش گفتم خیلی ماهه باید زنش بشی!!!!!

همسرم😶😶😶

من😯😮

حتی یبار دخترخاله م بهم گفت چقد ساده بودی اگه مامانت نبود الان تو هم شوهرت مث من مشروب خور و خانوم باز بود، الان دیگه شوهرتو دوست داری؟

گفتم بابا، دختر خاله جون، مامانم انگار آلزایمر گرفته، ما چند سال باهم دوست بودیم و هنوز حلقه دوران دوستیمون دستمونه و حلقه ازدواجمون تو صندوق خاک میخوره،

اینا ارزش داره زندگیتو حروم کنی؟

😯😯

واقعن خودت ب همسرت حق میدی پشیمون باشه از اینکع دخترای قبلی ک رفته خواستگاریشونو نگرفته

بچت چند سالشه؟منم خواستگارای زیادی داشتم شغلشون و شرایط مالیشون از شوهرم خیلی بهتر بود ولی من اون جیزهایی میخواستم نداشتن بعضا درسته موقع دعوا یادم میفته خواستگارام ولی به خودم میگم یادت نره با خدا معامله کردی

اگ اون چند مورد اولو عنوان تایپیکت میزدی خااانم بود ک میریخت و میگفت خوشبحالت ما نداریم شوهرم خسیسه یا کسی بگه شوهرم خسیسه میگن اره نمیشه با خسیس ساخت ...یکی میگفت شوهرم همش غر میزنه اون دفعه یکی تایپیک زد ک شوهرم چون غذام خوب نشده قهر کرده 

ببین اولا سعی کن ک نکات مثبتشو هم ببینی 

از طرفی میگی ب مرور اینجور شده خواهر گلم نمیگم دنبال عیبی تو خودت بگرد ولی دنبال ریشه این تغییرات باشه علتش چیه 

ولی زندگی زناشویی دوطرفس شما هم باید ب خودتون برگردید ببینید چقد موثر بودید تو این رفتارا 

گفتم ک اینا مشکلات حاد یا غ ق حلی نیستن با صبوری با زبون خوش همکاری دیدمثبت میشه با توکل بر خدا حلشون کرد 

مثلا ب همسرت با کلمات عاشقانه و در کمال ادب بگی 

دوس دارم توی جمع مث ی جنتلمن باشی شوهرمن ک اینقد آقاس فلانه ...حیفه تو جمع...

یا برای جابجایی خونه دلایل عقلی و منطقی بیارید ک ن حالت غر باشه 

بعدم اگ جاتون زیاده اتاق ی خوابه چ اشکال داره خیلیا ی اتاقم از خودشون ندارن نمیگم سکوت کن ولی گاهی سازش و صبر و یواش یواش مطرح کردن خواسته هات میتونه موثر باشه یا از راه قلق خاص همسرتون مطرح کنید.

میدونم ما زنا رو نگا همسرمون گاهی ممکنه حساس بشیم تذکر بدیم ولی ی نگاه حق انسانه ازاده نه خیره شدن...نه 

ولی اینکه چشم بدوزیم ببینم چشمش ب کی میفته نه

اگ اول زندگیتونه شما هم ب خودت برس 

از خداوند کمک بگیر 

باور کنید در هر ازدواجی  ممکنه خیییلی مشکلات باشه اصلا فکر نکنید ممکن بود با ی مورد ازونا ازدواج میکردید خیلی وضعیتتون بهتر بود 

ولی همین احترام ب حق نفقه و اینکه ب توان جسمیتون ک اگ نتونید کار کنید هم قابل ستایش مطمئنم کلی رفتار کوچک ولی باارزش دیگ هم دارن شما الان شاید نتونید بگید 

از خداوند کمک بگیرید ان شاءالله کمی کسری های زندگیتون برطرف بشه خوبی ها پاربرجا بمونه و تقویت بشه

شما هم شاکر باشید بگید الحمدلله مهم الان یه همسر سالم دارم دستش ب دهنش میرسه مریض روحی نیست معتاد نیست .....نکات مثبتشو برای خودتون مرور کنید ان شاءالله خوشبخت باشید.

دختر خوجمل، زیبایی و تحصیلات رو خیلیهای دیگه هم دارند و البته فاکتورهای خوبین

ولی مردهای موفق فقط بخاطر اینها نیست که از خانمی خوششون میاد، شاید یک مرد موفق دنبال زن زیبا و تحصیل کرده باشه، شاید دو مرد، ولی بطور اتفاقی ۶ مرد شایسته دنبال چنین کیسی نیستن

ی دفتر وردار و خصوصیات خوب دیگه ت رو هم بنویس

خوبه که خوشگلی و تحصیلکرده، ولی شک ندارم ی خصوصیات خوب دیگه ای داشتی و یا داری که سختیهای این ازدواج باعث شده یادت بره، دوباره پیداشون کن، حتی اگه بری مشاوره، باز کار مهم رو خودت باید انجام بدی، پس آسته آسته، مشکلاتی رو که لیست کردی کم کم پاک کن اونم با توانایی ذهنت،

مثلا از چه راههایی می تونی کاری کنی که همسرت خودش مایل بشه برید تو یکی لز خونه های بزرگترتون

یا همسرت رگ خوابش برای، بیشتر محبت کردن، چیه

آروم آروم، تو ی روند زمانی، حتی با کمک ی مشاور خوب، و بدون درد و دل با نزدیکان و حفظ این اسرار، قطعا می تونی دوباره همون دختر موفق سابق بشی

پس بسم الله

نمیدونم شما اوضاعتون چطوریه ولی من بهش میگم خیانت که شوهرم بعد ازدواج با من ب زنهای دیگه ای فک کنه مخصوصن اونایی ک رفته بوده خواستکاریشون هرچقدرم بد باشم

بله قطعا

پس این همه مشاوره و یا نهایت جدایی رو برای کی گذاشتن

صورت مساله رو که نمیشه پاک کرد

تا مثل یه غده سرطانی که درمان نشده یه روز تمام زندگی رو بگیره