بچه ها 9 ماه پیش با پسری آشنا شدم که قبلاهم دانشگاهی بودیم الان هر دو معلم هستیم ایشان 32 ساله و من 30 سالمه مشکل من اینه وقتی حرف از ازدواج میارم میگه قسمت دست خداست و جواب قطعی بهم نمیده منم بخاطر اینکه خواستگار خوب ندارم مجبورم با اون ادامه بدم به دلیل وابستگی هم نمیتونم ترکش کنم البته اونم وابسته من هست ولی راجب آینده حرف نمیزنه چیکار کنم منم
خودتو آویزوونش نکن ول کن بابا خودت قهرمان زندگیت باش هیچ شاهزاده سوار بر اسب سفیدی وجود نداره دست از سیندرلا بودن بردارید بلند شید خودتون زندگی خودتونو بسازید زن بخواد میتونه دنیارو تکون بده چ برسه ب زندگی خودش کسی ک حتی آنقدر شهامت نداره شمارو با واقعیت روبرو کنه قطعا نمی تونه شمارو خوشبخت کنه