من ۲۲ سال دارم از بچهگی زیاد زندگی خوبی نداشتم همیشه تو مدرسه همه ازم بدشون می اومد من فک نمی کردم بخاطر قیافه ام باشه. بسیاری اوقات مسخره می شدم اما هیچ وقت قشنگ توجه نمی کردم. همیشه آدمای دور برمون یه کاری می کنن که همه چیت تغییر می کنه یادمه به یه سنی رسیده بودم که دیگه همه چی رو درک می کردم. یه روز تو مدرسه داشتم غذا می خوردم یه پسر که از خودم بزرگتر بود نگام می کرد بهم حرف می زد بعد که زنگ تفریح تموم شد من روی صندلی نشسته بودم با اون پسر تنها شدم هی بهم می گفت تو چی هستی تورو خدا نگا کن غذا خوردنش رو هی تکرار می کرد این سوال رو خیلی برام سخت بود چی جواب بدم چی بهش بگم خودت نگا کردی ازم کینه داشت. خیلی شکستم😔. بعد ها خیلی ها بهم گفت حرفای اون پسر الانم می گن. می خوام اینو به خیلیا برسونم اگر کسانی دور برتون بودن زشت بودن مسخره شون نکنید بدترین کاری که با یه انسان می تونی بکنی این که قیافه اش رو مسخره کنید انسان های زشت تو خلقت خودشون دست نداشتن. عواقب بسیار بدی داره و من امروز واقعا وقتی به ریشه مشکلاتم فک می کنم به بیماری هام. همش از اون روز شروع شد که اون فرد منو تو شرایطی گذاشت که هیچ جوابی نداشتم. وزندگی سخت و پر درد می گذره نه برای زشت بودن بخاطر چیزی های که بعد اون حرف سرم اومد امیدوارم از اینجا حرفام به کل مردم ایران برسه در پناه حق