خدایا من خیلی دوس داشتم بچه دار شم.
تو ۱۵_۱۶شهریور ماه بود عاشورا تاسوعا یه سفر برای ما به سمت مشهد جور شد از طرف اداره همسرم.که با پدر و مادر خودم و همسرم و برادر کوچکم و یکی دیگه از برادرام و زن و بچش عازم مشهد شدیم.شهریور ۹۸.یفر خوبی بود خیلی خوش گذشت.سفری بود که همش از اقام امام رضا داشتن یه کوچولو سالم درخواست میکردم به نیتش لباس پسرونه و دخترونه خریدم و رفتم حرم تبرک کردم و از ته دل خیلی از اقام رو همه نمازام دعا کردم یه کوچولو بهم بده.تو حرم یه استخاره زدم.
ایه ۶۷ سوره غافر امد با متن(او کسی است که شما را خاک افرید .سپس از نطفه ای ،سپس علقه ای (وخون بسته ای)سپس شما را به صورت طفلی(از شکم مادر)بیرون می اورد.بعد (رشد میکنید) تا به مقام کمال و قدرت خود میرسید.و بعد از ان پیر می شوید و (در این میان)پیش از رسیدن به این مرحله میمیرند.و در نهایت به اجل حتمی خود میرسید،شاید (در این مرحله)بیندیشید.
وقتی من این ایه دیدم خیلی خوشحال شدم حس کردم جوابم گرفتم واقعا حس خوبی بود تو حیاط حرم با همسرم نشسته بودیم که استخاره زده بودم و همون جا نذر کردم که فندقم دنیا امد سال دیگه ببرمش حرم پا بوسه آقام.
گذشت تا ۳۰ شهریور ماه من تازه چند روز بود تو یه بیمارستان جدید مشغول به کار شدم تا اینکه ۳۰ شهریور خیلی حالم بد شد و پریود شدم پریود من همیشه دردناک بود مرخصی گرفتم با حال بد رفتم خونه.خیلی دوس داشتم همون سال اربعین برم کربلا پا بوس اقام امام حسین ولی دیر اقدام کردم و نشد.
من تو شهریور ماه اقدام برای بارداری داشتم ولی نشد.توی مهر ماه خیلی دقت نداشتم رو بارداری چون عفونت داشتم و و زیاد به فکر بارداری نبودم.رفتم پیش دکتر و پماد و دارو برا عفونت گرفتم، استفاده کردم.
۲۴ مهر ما عازم شهرستان خودمون شدیم ۲۷ اربعین بود و ۲۸ تولد من.من باید ۲۷ پریود میشدم.ولی خیلی دهنم تلخ بود.یه مقدار حالت تهوع داشتم فک میکردم از داروهایه عفونته.به مامان زنگ زدم گفتم یه بی بی چک برام بخر.روز ۲۸ تولدم بی بی چک زدم در عین ناباوری دیدم یه خط پررنگ و یه خط خیلی کمرنگ هست شک کردم عکسش برا دکترم فرستادم گفت مشکوکه آزمایشدبده تو وز تولدم بهترین کادو بود که خدا بهم داده بود خیلی خوسحال بودم.روز ۲۸ شوهرم برگشت سمت تهران که تعطیلات هفته بعد بیاد دوباره و من تنهایی شهرستان موندم.رفتم دکتر آزمایش دادم عصر زن داداشم تماس گرفت با دوستش که تو آزمایشگاه بود ساعت ۵ روز ۲۹خونه پدر شوهرم بودم که خبر خوب داشتن یه فندق کوچولو شنیدم.خیلی خوشحال بودم.یک آبان شوهرم برگشت شهرستان و شیرینی خریدیم و به پدر شوهر و مادر شوهرم خبر دادیم خیلی خوشحال شدن.
۱۰ ابان همراه شوهرم برگتیم تهران.یه دو هفته تقریبا موندم.دقیقا تو ذهنم نیست چندم بود که من به خاطر حال خیلی بدم تهوع خیلی شدید بود تو اون اعتراضات شلوغی بنزین سال ۹۸ روز سه شنبه بود هر چی مامان اصرار داشت که نرم تو اون شلوغی ولی اینقد که بد حال بودن با پرواز رفتم سمت شیراز خیلی وحشتناک بود.تا شهر ما دو ساعتی با شیراز فاصله بود شب خونه داداشم خوابیدم ولی خیلی سخت گذشت چون خیلی حالم بد بود.پنجشنبه همون هفته ازمون استخدامی داشتم ولی اینقد که حالم بد بود برا ازمون نمونده بودم و ناراحت بودم.چون برا ازمون خونده بودم.فرداش تو اوضاع شلوغی که افراد تنفنگ به دست و با پرتاب سنگ و شکستن شیشه ماشینا و اتیش زدن روبرو بود ما رفتیم سمت شهرمون مسیر دو ساعته ما ۵ ساعت رفتیم از بس همه راهها بسته بودن و اتیش میزدن.
بالاخره رسیدم خونه پدرم.روزایه سختی گذروندم.تویه دی ماه بود با مامانم برگشتیم تهران حالم بد بود ببخشید هر چی میخوردم بالا میاوردم.هیچی حتی اب تو شکمم جا نداشت.هر روز کارم سرم زدن بود بیچاره شوهرم اون یه ماه تهران بودم کلی اذیت شد.مامانم هم خیلی اذیت شد.کاهش وزن داشتم لبام همه ترک خورده بود لاغر شده بودم و رنگم زرد شده بود خیلی بد حال بودم ۲۹ دی برا چکاب رفتم دکتر وقتی دکتر وزنم کرد و شرایطم دید گفت خیلی وضعیتت بده و باید بستری شی.دو روز بستری شدم.شب اول یه خانم پیر خیلی مهربون پیشم بود حس ارامش خاصی داشت همش دعا میکرد انشالا هرجا هست خدا پشت و پناهش باشه یادم داد گفت دست راستت بذار رو قفسه سینت ۱۲بار سوره توحید بخون هر موقع بد حال بودی که این کار میکردم خیلی خوب بود.نمیدونم از دعا اون خانم بود یا واقعا تاثیر داروها حالم تو بیمارستان خوب شد همش منتظر غذا بودم وقت غذا شه غذا بخورم.روز یکم مرخص شدم دوشنبه بود شب قبلش برف خیلی خوبی امده بود به شوهرم گفتم من مرخص شدم تو خونه نمیام از خونمون متنفرم روز دوشنبه ساعت ۲ مرخص شدم رفتیم خونه ناهار خوردیم و رفتیم سمت شهرمون.من حالم بهتر شده بود.
۱۶بهمن بود رفتم سونو گرافی.۱۹ هفته بودم دل تو دلم نبود میخواستم جنسیت کوچولوم بدونم.خودم خیلی دختر دوس داشتم ولی حس میکردم مادر شوهرم عاشق پسره.همراه مادرم رفتیم تو اتاق سونو گرافی خدایا هر چی هست کوچولوم فقط سلامت باشه و عاقبت به خیر باشه خدایا کوچولوم به خودت میسپارم.