2733
2734
خانواده خودمون : هر بار بخاد مهمون بیاد هرچقدر خونه تمیز باشه بازم باید خونه رو از اول تمیز کنیم.&nb ...


خوشبحال عروستون🤕

در اولین نگاه عاشقت شدم😍 آخه من مامانت هستم🤱🏻 🌸دختر نازم رو خدا بهم داد ، ممنون ازش که اون همه خواستن منو بی جواب نذاشت🧸🧸 پسرم خودت خواستی بیای ، اما منو بابا و آجی با قدم گذاشتنت تو دلم خیلی سوپرایز شدیم الان منتظر امدنتیم خیلی زیاااااد (من داداش ندارم یه حس خاصی دارم🤭 خونه ای که توش پسر باشه یعنی چجوریاست؟ 😍)🧸🧸

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

جوییدن خیلی خوبه استادمون میگفت اب رو هم بجویید

بله.من پدرم از کودکی عادتم دادن به زیاد جویدن و آهسته غذا خوردن.

ولی خب برای خیلی عجیبه این رفتار من

بچه هامون ، بزودی میرن ! اونا مهمون ما هستن !بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام  و روزی از خانه ام  می رود.روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا می شود...به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا این که فرزندم به خوبی از من یاد کند؟کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم!بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم.از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضي شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد. اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.چون می دانم....او مهمان زودگذر خانه من است.                کودک عزیزم ! امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.😍                                                                       
2731
از شوهرم پرسیدم🤣🤣

فک کردم خودت دیدی😐😂

کسی که طرز فکرش با شما متفاوت است، دشمنت نیست، فقط انسان دیگریست . 🌱💚🌈 توضیح دادن نشانه ضعفه. شما هروقت سعی میکنید چیزی رو بیشتر توضیح بدید، بیشتر ضعیفید. پس قدرت در اینه که راجع به هیچ چیز، هیچ توضیحی ندید، هیچوقت.😊 دوستان:😂😂منظور مهران مدیری این نبود ک موقع تبادل نظر برای همدیگه توضیح ندین. منظورش این بود ک اگ یه راهی رو انتخاب کردی و مطمئن بودی درسته و دیگران همش میخواستن منصرفت کنن، بهشون توضیح نده.تو راه خودتو برو، اونا نتیجه رو میبینن، و میفهمن ک تو انتخاب درستی داشتی
ای واای یه مدت سوژه کرده بودن میخندیدن معذرت میخوام میگفتن شبیه بووووووق میشه از بس بی فرهنگ بودن ...

من همه جا دیدم گوشت کوبیده رو چطور اونا ندیدن

مربا هم به عنوان دسر برا هضم غذا عالیه تو مجالس لاکچری قدیما میذاشتن حتما


2740
طالقان قزوین؟یااااا خدددداااااا ازش خواستگار داشتم خداروشکر کنسل شد اتفاقا شک کردم بخاطر رفتارهای سن ...

نمیدونم قزوینه یا کرج راستش تا حالا نرفتم ولی دقیقا چند برابر شدت داره توی روستاشون.... 

من تنها دوست، دوستم هستم اونم هرگز خانواده شو ندیدم... حتی عکس هم نمیندازن میگن روی مغز اثر میذاره... تا مدتها اب لوله کشی نمیخوردن میگفتن روی سیستم بدنمون سم میشینه. 


تنها کتابی که خوندن طب ابن سینا اونم یک نفر تو روستاشون بوده که براشون تعریف میکنه...مریضم بشن دکتر نمیرن.... کلا نمیدونم چطور زندگی میکنند... با غریبه هم وصلت نمیکنند و حتی پسر 14 ساله رو عقد دختر 26 ساله میکنند که نسلشون منقرض نشه... خیلی عجیبن

بله پدر شوهر محرم هست. من جلوشون روسری نمیپوشم ولی لباس های بلند و گشاد میپوشم.

پدر شوهر محرم ابدی هست همونطور که مادرزن محرم ابدی هست یعنی خدای نکرده بعد طلاق هم بهتون محرم

خواهر کرونا هستم الخخخ یه مامان خانوم و یه متقاضی ازمون وکالت          😍        napeloniسابق و خالدار ۹۸ سابق و شوکول ۸ سابق میشه برای سلامتی و عاقبت بخیری دخترم و قبولی ازمون وکالتم یه صلوات بفرستید         😍          بعضی کاربریامو فراموش کردم بعضیا رو هم گفتم بترکونن بلکه برم به کار و زندگی برسم ولی خو معتاد شدم استخونام درد میکرد مجبور شدم بازم بیام 🤣راستی از درگاه خدا ناامید نشید من بعد ۵ سال انتظار مادر شدم با دومین ای وی اف       ،    تو رو خدا فارسی را پاس بدارید انقدر غلط املایی نداشته باشید 
کره شمالیه😂

😥😄😄😄 بدتر... 

طفلک دوستم تا دو سال فقط مداد استفاده میکرد و اصلا از خودکار استفاده نمیکرد و میگفت شیطانیه خودکار :| و کلا سر امتحان با دستکش پشمی خودکار میگرفت مجبور بود 

وای وقتی برای اولین بار کارت ملی عکس انداخته بود گریه میکردن که ما شیطانی شدیم و دیگه مغزمون برای خودمون نیست و.... کلا عجیبن...روستاشونم دیگه نمیتونن برن 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687