مادرشوهر....

عزیزم اینکه بگه کیک های اون خوبن و کیکی های اونو دوست داره چه ربطی داره که شما به خودت بگیری اتفاقا تو هم تایید کن بگو اره کیکاش مثلا حرف ندارن و...

یه چیزی ک هست من همیشه سعی میکنم بدون چشم داشت برای کسی کاری انجام بدم

شما هم اگر کاری انجام میدین بسپرین به خدا و توجه نکنید که حرفوو حدیث بعدش چیه چون اینطوری تنها کسی ک در عذابه شمایین.

من امروز بعد کلی کار کردن تو خونه پدرشوهر مادر شوهرم گفت که حیف دختر ندارم...من هیچی نگفتم ن اینکه ناراحت نشدم نه اما خب بهش حق میدم چون نسیت خونی یه چی دیگه اس و همچنین منم بسن اون و مادرم تمایزاتی قائلم

کوتاه سخن اینکه جاری شما دوره مجبوره ماهی یبار میاد شما نزدیکی ماهی یبار بیای واقعا زشته مگر اینکه خونه مامانتم ماهی یبار بری

منم دوماهه عروسی کردم هفته ای دو سه بار میرم 

من مادر شوهرم 4 تا خونه بعد منه  یعنی تو یه کوچه  ما هرشب که خوبه روزی دوبار  مادرش خانوم مسنیه چون شوهرم پسر اخریه پدرشونم رحمت خدا رفته 15سال پیش.  مهربونه ولی وقتی من پیش شوهرم نیسم با یه جاری بیشعور  میشنن پرش میکنن من پدرم  مدیر مدرسه ان مادرمم معلم برادرامم جفتشون استعداد  درخشانن منم وقتی عقد کردم سر کار میرفتم فوق لیسانس داشتم  جاریم چشم نداره حالا به شوهرم میگفته منم یه زنم  ببین سالی یه بار کفشو مانتو میخرم مادر شوهر ساده ام  زودباور   ولی شوهرم منو دوس داره چون خودش میدونه خونوادم چقد تلاش کردن از ازدواج منصرفم کنن بابام شب عروسیم درگوشم گف  بیا ول کن بریم  اینا به دردت نمیخورن. ولی من  ثابت کردم چقد شوهرم خوبه و پدرمم الان عاشق شوهرمه 

از لحاظ رفتن به خونشون منم مثل توام اگه ی روز نرم تیکه بارونم میکنن... ولی من سعی کردم دیگه توجه نکنمو بهونه بیارم که واقعا نمیشه.... 

هر روز برا خودت ی کاری درس کن که نشه بری کم کم شوهرتم سخت نمیگیره. ی روز بگو میخوام برم فلان کلاس ی روزم بگو بچم اذیت میکنه کارام مونده و..... 

کیکم براش نپز وقتی قدرتو نمیدونه. وقتی میگه جاریت کیکای خوب میپزه بگو بهش بگین همیشه براتون بپزه بیاره.... 

دخالت کرده اون یکی عروسشم داره بعد دوسال زندگی طلاق میگیره....

برم شوهر کنم دو سال دیگه منو هم طلاق بدن؟

براتون متاسفم 

راجبه مادر خودتون هم اینطور حرف میزنید؟

حسود# نباشیم

به مشکلات بقیه با مسخره و متلک حرف نزن شاید انقدر شوهرش تو ابراز محبت کوتاهیی کرده قلب این خانم زودرنج شده

👌

اگه به خاطر دخالتاش

عروس اولیش بعد دو سال زندگی در حال طلاق گرفتن باشه چی؟

بپذیر که مادر شوهرت اونو با همه رفتاراش بیشتر دوست داره این تنها در مورد تو نیست همه ادما یه نفرو بیشتر از بقیه دوست دارن و این نشونه این نیست که تو رو دوست نداشته باشه ولی اونو بیشتر دوست داره و این عیب نیست حتی خیلیا یه بچشونو بیشتر از بچه های دیگشون دوست دارن اینکه عروسه اما بعضیا انصاف دارن و نمیزارن کسی متوجه این تفاوت گذاشتن بشه یه سری هم چون کن شعور هستن اینجور میشه مثل مادر شوهر تو .سعی کن اینو بپذیری تا کمتر اذیت بشی .و برات مهم نباشه.بعدم نمیشه یکی دو ساعت باشی بعد یه چیزیو بهانه کنی برگردی خونتون؟مثلا یکی در میون بپیچون و برگرد خونه و یواش یواش اینکار رو ادامه بده و رفتنتو کمتر کن.یا خودت به شوهرت بگو امروز میخوام برم یه سر به مادرت بزنم بعد برو یکی دو ساعتی باش وبعدش بلند شو بیا اگر گفتن بمون بگو نه دیگه فقط دلم تنگ شده بود گفتم بیام بهتون سر بزنم حالا باز میام

مگه چند سالته که ده سال پیشو یادته؟ 

مواظب باش بخاطر حرفای مادرشوهرت با جاریت رابطت بد نشه

زیاد به حرفاش اهمیت نده مادرشوهرا همشون اینشکلی هستن پیش تو از اون تعریف می کنه پیش اون از تو

اینجوری از هردوتون ببخشید میتونه سواری بگیره که همش براش از خودتون مایه بذارین 

مواظب باش بازیچه دستش نشی که داعما این ملکه ذهنت بشه که چیکار کنم ازم راضی بشه به خودت اهمیت بده نه اون 

نفست داغه عشقم تو دوماه چه شناختی . من 3.5 عروسشونم مادرشوهرمن یه دونه دختر داره که خیلی دوره خونشون 7 ساعت راهه  همیشه میگه تو خوش باشی دختر من چرا ناخوش  به شوهرم گفته بود که زنو نزنی پرو میشه 😂  شوهرمم گف بابامم تورو نزد که این شدی 

مسخره یا متلک؟؟؟؟؟دقیقا کجای حرفم اینا بود که گفتی؟؟؟افکارش بچگانس,خب باید درک کنه واقعا شاید کیک اون بهتره,حسادت داره آخه؟؟؟