بیست بار زنگ داداشم زدم تا اخر شب خودشو رسوند منم دل و جرعت پیدا کردم همه کارا و حرفاشو گفتم داداشمم عصبانی شد کلی باهاش دعوا گرفت و ازش قول گرفت دیگه منو نزنه با کلی شرط و شروط گذاشت بمونم ...
شوهرم دیگه لال شده بود فقط حاشا میکرد 😂😂😂
قربون داداش گلم برم اصن فک نمیکردم اینجوری پشتمو بگیره
خودمم گفتم ی بار دیگه دس روم بلند کنی آبرو واست نمیزارم
....حالام از دیشب فاز قهر برداشته و باهم سر سنگینیم تا ببینم چ میشه
از حرفات ممنونم خاهری🤗🤗🥰🥰🥰