شوهر خالم عاشق پسره،اونوقت ۳ تا دختر داشتن چهارمی شد پسر
ینی خالم شیر مرغ تا جون آدمیزاد میخواست براش فراهم میکرد
به شوهرش گفته بود ک ویار طلا کردم خوابم نمیبره،صبحش براش ۴ تا النگو گرفته بود😑برا مام خیلی عجیب بود
جالب اینجاست شوهرش واقعا فکر کرده بود ویار کرده و باید بخره براش،برا همه ام تعریف میکرد