سلام روز همگی بخیر🌹🌹🌹
چالش شعر 🌻
چشم تو از کهکشان راه شیری هم سر است
شهر آشوب قلبم گشته و غارتگر است
رازها در عمق چشمان خودت داری نهان
راز زیبای تو در دریای جانم گوهر است
بین ما حرفی و عشقی بوده از روز ازل
تا ابد چشمان تو این عشق را پیغمبر است
پادشاهی می کند در ملک دل اما چه سود
مذهب عشق مرا منکر شده چون کافر است
باغ بی برگی جانم شکوه ها دارد ز او
برده تاراج او برش را و باد آذر است
کام من شیرین شود هر لحظه از هجران تو
چون می تلخ مرا چشمان مستت ساغر است
من چگونه وصف گیرایی چشمانت کنم
شعرهایم را همه آن چشم زیبا زیور است...
دختربارونی66#