خداحافظ نگو وقتی هنوز درگیر چشماتم
خداحافظ نگو وقتی تو هرجا باشی همراتم
تو اون گرمای خورشیدی که میری رو به خاموشی
نمی دونی چقدر سخته شب سرد فراموشی
شبی که کوله بارت رو میون گریه می بستی
یه احساسی به من می گفت هنوزم عاشقم هستی
خداحافظ نگو وقتی هنوز درگیر چشماتم
خداحافظ نگو وقتی تو هرجا باشی همراتم
چرا حالت پریشونه چرا مایوس و دلسردی
خداحافظ نگو وقتی هنوزم می شه برگردی
تو یادت رفته اون روزا یکی تنها کست می شد
خداحافظ که می گفتی که خدا دلواپست میشد
خداحافظ نگو ، هنوز درگیر چشماتم
خداحافظ نگو ، هرجا باشی همراتم
خداحافظ نگو