2777
2789
عنوان

«شعر٩»

| مشاهده متن کامل بحث + 69112 بازدید | 13597 پست

 خاطراتت دیوانه ام کرده اند
هرشب
قد می کشند
از پشت دیوار تنهایی ام
و با چشمان درشت شان
زل می زنند به رؤیاهایم
میان خواب هایم قدم می زنند
وآرامشم را مثل جنازی ای روی دست می برند

چگونه می توانم مرگ را
نفس نکشم؟!
وقتی
سایه ی نبودنت پشت سرم راه می افتد
و مرا به جنون می کشد


چگونه می توانم تو را
زندگی نکنم؟!
وقتی در این همه نیستن ها
هست می شوی
و در کنج دلم
مدام سرک می کشی
.
من بی تو
با خاطراتت
هزاران بار می میرم و زنده می شوم🍁🍁

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤
افسوس که نامه جوانی طی شد وان تازه بهار زندگانی دی شد حالی که ورا نام جوانی گفتند معلوم نشد که او ...

لطفا اون استیکر خنده ی تو آخر شعرتون رو حذف کنین...

تعطیل🚫                                                                                 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

زندگی از مرگ پرسید :

چرا انسانها عاشق من هستند

اما از تو متنفرند ؟

‍‍مرگ پاسخ داد :

برای اینکه تو یک دروغ زیبایی

و من حقیقتی تلخ ...😔🌹

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

سخت ترین قسمتش اونجاس که صبح از خواب پامیشی و چیزی که دیشب سعی میکردی فراموشش کنی رو به یاد میاری دوباره...😕😂

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
لطفا اون استیکر خنده ی تو آخر شعرتون رو حذف کنین...

اعلانش رفته نمیشه😕

چرا حذف کنم؟🤔

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

به درد هم اگر خوردیم قشنگ است

به شانه بار هم بردیم قشنگ است


در این دنیا که پایانش به مرگ است

برای هم اگر مردیم قشنگ است🌷🌷🌷

‌‌

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

از این تکرار ساعتها


از این بیهوده بودنها


از این بی تاب ماندنها


از این تردیدها نیرنگها


شکها خیانتها


از این رنگین کمان سرد


آدمها و از این مرگ‍‍


باورهاو رویاها


پریشانم


دلم پرواز میخواهد🌹🌹🌹

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤
افسوس که نامه جوانی طی شد وان تازه بهار زندگانی دی شد حالی که ورا نام جوانی گفتند معلوم نشد که او ...


سلام لطفا زود خوب شین و دوباره مصرع بذارین من با 

مصرع های انتخابی شما شروع به نوشتن کردم 

براتون آرامش آرزو میکنم🍀

        بس است حزن مبارک،شب بلند غمت نیز 

       غمت بخیر، شبت نیز،شب است مرد حسابی...😔

تبسمی از تو مرا کافیست تا از هیچ به همه چیز برسم🌟 

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟


گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟


گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟


گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟


گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟


گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟

عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی ، تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی
سلام لطفا زود خوب شین و دوباره مصرع بذارین من با  مصرع های انتخابی شما شروع به نوشتن کردم  ...

سلام 😃🌹

الانم خوبم 😃 ممنونم🌹🌹

اره یه چند روز دیگه مصرع میزارم😁😂

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز