«شعر٧»

قشنگه خانم خوشگله 😍😍😍

یه چند جا اگه نوع نوشتار و لغات تغییر کنه به نظرم  اون حسی و‌حالی که میخوای برای مخاطبت داشته باشه بیشتر میشه 

اگه دوست داشتی میگم 😍😘😘😘 

😂😂😂😂😂دیونه

اره اره حتماا بگو😍

دوست داشتم رز قرمزی باشم

از همان هایی که دوست داری

هر چند عمرم کوتاه بود

ولی ...

در نوازش دستان تو جان میدادم

فریبِ تربیتِ باغبان مخور ای گل؛
که آب می دهــد اما گـلاب میگیرد!

صائب_تبریزی#  

نیس که بزار برام 

امروز فهمیدم که فهمیدن در این دنیا

تلخ ترین و بدترین حقیقت هستی است .‌

ای کاش ندانی !امروز نباید دانا باشی که دانایی ات .تیشه ای بر رگ های نازک وکلفت گردنت می شود !ای کاش نمیدانستم که میدانم ! نگاه از دفتر خاطره ام برداشتم  و اشکی که لجوجانه روی گونم سر خورده بود رو پاک کردم ..کتاب رو بستم و داخل قفسه کنار دیوار خاطرات و تمام چیزایی که ازش مونده گزاشتم .. ازروی صندلی بلند شدم ..نگاهی به عقربه ساعت کردم..از کی انقدر زمان برام بی معنی شده ..لحظه لحظه عمرم شده دلتنگیی ..شده روز هایی که همینجوری سرد و تکراری میگذره ....ولی من هر لحظه دلتنگ تر میشم ..آخ دنیا چقدر بی رحمیییی ...

به سمت آشپزخونه رفتم و یه لیوان چایی برای خودم ریختم ...به سمت بالکن رفتم تا در رو باز کردم ...لرزی به تنم افتاد...لیوان چایم رو لبه بالکن گزاشتم و دستام رو دور خودم حلقه کردم و به منظره رو به روم خیره شدم ...(علی خیلی دوست دارم هیچ وقت تنهام نزار باشه؟؟با عشق توی صورتم خیره شد و تره ای از موهام که روی صورتم ریخته بود رو پشت گوشم زد و گفت ..تا اخرین لحظه عمرم کنارتم ..هیچ چیز تو رو از من جدا نمیکنه جز مرگ)دستم رو کنار شقیقم میزارم و فشار میدم ...همه زندگیم شده مرور همین خاطرات ..چون دیگه چیزی برام نمونده جز یادگاری هایی که برام گزاشته ...علی من خیلی زود رفتیییی ..گفتی تنهام نمیزاری😭لعنت به اون روزی که فهمیدم سرطان داری و فرصت زیادی برای داشتنت کنار خودم ندارم ....
لعنتتتت به این فهمیدن هااا کاش هیچ وقت نمیفهمیدم ‌..

بیا پشت سایت  خلوته شوکولات بدم بهت😂😂😂😂😂🤣

هر درد را که می‌نگری هست چاره‌ای؛
دردِ محبت است که درمان پذیر نیست...!
وحشی-بافقی#  

نچ نمیام 

عشقم میاد چشاتو در میاره 😜😂

اون شکلاتم میکنه تو ........حلقت اصلا 😝😝

به فلک می‌رود آهِ سحر از سینه یِ ما
تو همی برنکنی دیده ز خوابِ سحری...

سعدی#  

درود فراوون ادیب فرزانه و اندیشمنده خانم نفیسه

بسیار زیبا و پر محتوا

قلمتون مانا 

مسرور  مستدام 

در پناه حق🌹

جسار نباشه ولی میتونستین در بعضی جاها بیشتر حرص و هیجان بدین در هر صورت قلمی خوبی بود 

خب خب فسقله امیدوارم ناراحت نشیا 😘😘

دوبار به سمت استفاده کردی تو دوتا جمله که تکمیل کننده هم بودن

تو جمله دوم میتونی بنویسی راه تراس دوست داشتنی رو در پیش گرفتم ....

لرز بدی تو جونم افتاد و تنم بغل عشقمو میخواست تا نلرزه

نفیسه جان اون قسمت که به علی میگه تنهام نزار تو ذعنش فلش بک به گذشته هست دیگه تو یاداوری یاداوری نیار خوشگلم 

اونجا باید مکالمه مستقیمشون نوشته بشه 

قسمت اخر که دایره کشیدم 

علی وقت رفتن نبود 

علی بخدا الان وقت تنها گذاشتنم نبود...علی تو بی نعرفت نبودی عشقمم...علی تو قول دادی بهم بمونی تا اون اخر اخرش باهام 

لعنت به همه ی مریضیای دنیا ...لعنت به سرطان ...همونی که تو رو ازم دزدید ...همونی که عشقمو برام زیادی دیدید

خاک تو‌مخم ببخش نفیسه ♀‍🤦🏻♀‍🤦🏻♀‍🤦🏻بخدا منظورم این نیست متنت درست نیست اگه دوست داشتی متن پیشنهادی منم بخون آجی 😘😘😘

غلط املایی دارم ببخش نفیسه بچه رو پامه هی شلنگ تخته میندازه قفسه سینم پوکید 😂😂😂😂😂

😍😍😍

وایی اره راست میگی اجییییی 

اینجوری خیلی بهترهه 

بخصوص اون تیکه

که میگی لعنت به بیمار اینا عالی بود واقعاااا 

ممنون از کمکت اجیییی😍😍😍

دست گلت درد ککنههه 

همیشه اینجوری کمکم کن😍😍😍

خیلیی گلی

دور از جونت اجی این چه حرفیه 🌹🌹🌹