2777
2789
عنوان

«شعر۶»

| مشاهده متن کامل بحث + 21353 بازدید | 3223 پست


نشاط من ز کار تو
خمار من ز خار تو
به هر سورو بگردانی
بگردانم به جان تو
بیاای اوکه رفتی تو
که چیزی کورود آید
نه توآنی بجان من
نه من آنم بجان تو


مولانا❤

دوستت دارم ای خیال لطیف ....دوستت دارم ای امید محال... 🍂🖤
تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا؟ تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا؟ ...

چندان که بی تو غایتِ امکان صبر بود؛
کردیم و عشق را نه پدید است غایتی...

سعدی#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به قدری دوستت دارم که قدرش را نمی دانم به تن چون روح می مانی، بمانی زنده می مانم خیال است آنکه بی ی ...

به خدا! اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم...!

سعدی#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.

چالش شعر🌻


خون دل می خورم از داغ غم هجرانت 

ای که بیمار توام، دست من و دامانت 

چه شود گر که به فریاد دل زار رسی 

پیشتر زانکه زمین گیر شود جانانت 

گفته بودی سر و سامان توام یادت هست؟ 

ترسم اکنون که شود یار دگر سامانت 

نده آسان ز کف این عاشق دربندت را 

برهانم که شدم خسته از این زندانت 

شمع شب های غمت هستم و دانی این را 

نور چشمان ترم هست رخ تابانت 

من نیاز توام ای خاک عطش ناک کویر 

گشته ام ابر سیاهی که دهم بارانت 

دیدی ای جان چو ز من دور شدی پژمردی؟ 

آمدم با دل پر درد شوم درمانت...🌻

تبسمی از تو مرا کافیست تا از هیچ به همه چیز برسم🌟 
چالش شعر🌻 خون دل می خورم از داغ غم هجرانت  ای که بیمار توام، دست من و دامانت  چه شو ...

واقعا ذوووق کردم هااااا!👌

انصافا قشنگ می سُرایی...😊

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.

بهار پشت زمستان بهار پشت بهار

دلم گرفت از این گردش و از این تکرار!


نفس کشیدن وقتی که استخوان به گلو

نگاه کردن وقتی که در نگاهت خار!


اگر به شهر روی طعنه های رهگذران

اگر به خانه بمانی غم در و دیوار!


نمانده است تورا در کنار همراهی

که دوستان تو را می خرند بادینار!


نه دوستان صفحاتی زهم پراکنده

که جمع کردنشان درکنار هم دشوار!


به صبرشان که بخوانی به جنگ مشتاق اند

به جنگشان که بخوانی نشسته اند کنار!


تو از رعیت خود بیمناکی و همه جا

رعیت است که تشویش دارد از دربار!


کتاب کهنه تاریخ را نخوانده ببند

دلم گرفت از این گردش و از این تکرار

💎💎🔷️

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
شراب خواستم و عمرم  شرنگ ریخت به کام من فریبکار دغل پیشه بهانه اش نشنیدن بود چه سرنوشت غم ا ...

عاشق به کارِ خویش تعلل چرا کند؟!
گردون به کارِ فتنه ندارد تعللی...!

سعدی#  

حضرتِ درمان بیا...!💛                                                اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج؛ آمین.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   luciferrm  |  54 دقیقه پیش
توسط   dodo78  |  1 ساعت پیش