چالش شعر🌻
البته اگه شعر حسابش کنین😊
هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی
تو آگاهی ز عشق من که خود جانی و جانانی
تو خورشید جهان دل تو صبح دلگشای دل
تو روح زندگی در من تو شرح این پریشانی
تو نور قلب من هستی تو پایان سیه روزی
بیا و این شب تارم بکن قدری چراغانی
به دردت مبتلا گشتم مرا همدم غم و حسرت
بگو هستی سر حرفت بگو در عهد و پیمانی
دلم پرواز می خواهد چگونه بال بگشایم
که کرده عشق جانسوزت مرا در خویش زندانی...🌻