پسرم چند سالیه با دختری دوسته و همدیگرو میخوان منم امشب به مادر دختره زنگ زدم واسه فرداشب قرار گذاشتم واسه اشنایی بیشتر و...
البته فردا شب و تنها میرم نمیدونم چی بگم و چیکار کنم کسی که تجربه داره کمک کنه
واو
چقد خوب ک مخالفت نکردید
هیچی نگو اول بنظرم اشنا بشین بعد سر حرفو واس خاستگاری باز کن
ما هرجا میرفتیم از اول تا اخرش مادربزرگم از پدر مرحومشمیگفت😐😂😂😂
ایول عجب مادرشوهری😍
تنها؟
یعنی پدرشون نمیان؟
خودتون قطعا با تجربه هستید
ولی به نظرم دفعه ی اول فقط دیدار باشه و آشنایی بهتره
دختر و پسر هم ک امو میشناسن کامل
یکم بشین از قیمت پیاز و گوجه بگو و خوش و بش کن بعدش بگو خب بریم سر اصل مطلب تا اینجاشو بلدم فقط
حرف های عادی بزنید در مورد اب و هوا وکرونا و .... یکم با خلق و خو و طرز زندگی شون آشنا شو بعدش قرار خواستگاری رسمی رو بذار در مورد پسرت هم صحبت کن که چزکار میکنه و هدف آینده اش چی هس و از این موارد
ی دؤس پسر داشتم خیلی منؤ میخاس زن داداشش همه رو مخالف خاستگاری اومدن من کرد هیچ یادم نمیره
تنهایی نرو حداقل خواهرت یا مادرت رو ببر هم حرف بزنید هم موقعیت رو بسنجید
ان شالله به سلامتی حتما خرید شیرینی و فراموش نکنید رفتین حس خوب انتقال بدین از دختر در مورد سن و تحصیل و اصلیت و اینا صحبت کنید این که عروستون از زندگی چی میخواد هدفش چیه واعتقادی که دارین عروستون چطور باید باشه رو بیان کنید کلا سعی کنید حس صمیمیت انتقال بدین که تو رابطه آینده تون خیلی تاثیر گذار
چقدر خوب و فهمیده اید شما من و همسرم هم با هم دوست بودیم خانواده اش اول با ازدواجمون مخالف بودن اما بعد راضی شدن و خیلی خوش برخورد هستن و ادمای خوبین با عروستون مهربون باشید خواهشا مادر شوهر من خیلی مهربونه خدا حفظش کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
