نماز یه چیزیه که نباشه عذاب هست .برای کسی که روح تمیزی داره .نماز نخونه قطعا اذیت میشه.
من نمازم شل بود.از روی تنبلی.شایدم به خاطر ضعف بدنی که داشتم .یادمه بکی در میون می خوندم.
کم کم روحم مریض شد.افسرده شدم.یادش بخیر تلویزیون رو کوک میکردم که سحر بیدار بشم که درسام بخونم.تلویزیون روی کانال یک روشن میشد.برنامه مناجات سحر بود.هر صبح با صدای اون تواشیح های قشنگ و اون دکلمه های زیبا و گوشنواز بیدار میشدم.یکبار خیلی گریه کردم.شاید یکساعت گریه کردم.
گفتم خدای من .خودت به من کمک کن بخونم .
خدا رو شکر شروع کردم سفت وسخت ومنظم نماز خوندن.اون سه چار سالی هم که کاهل نمازی کردم دارم کم کم می خونم .
الان دیگه هیچ عذاب وجدانی ندارم.و فکرم راحت هست .مطمئن هستم از خودم.
کمترین اثرش اینه که دیگه نمی ترسم اگه یه دفعه بی خبر بمیرم.
اتفاقی که مطمئنا یه روز برام خواهد افتاد.