الان هفت ساله ازدواج کردم ٧ساله ک با خانواده شوهرم تو ی ساختمون زندگی میکنم همیشه کوتاه اومدم ...همیشه هرچی گفتن سکوت کردم ...هیچوقت ازشون چیزه زیادی نخواستم .....اما الان ک میبینم جاری جدید ک قراره عروسشون بشه چ ایرادی ازشون میگیره حرصم درمیاد اونا هم همشو قبول میکنن ..خیلی اشتباه کردم 😭
کلا خیلی در برابرشون بی زبون هستم ..یعنی تو ین کم ک ازدواج کردم اومدم تو خونشون فهمیدن چجور باهام برخورد کنن من بچه هیچی حالیم نبود
الان ک ٢١سال دارمم باز سیاست ندارم بازم خنگم
عزیزم ناراحت نشو هرکس یه اخلاقی داره ..بالاخره که چی میخوانچیکارش کنن بزارن سرش ببرنش فضا..
اصلاماعروس اولیاتباه شدیم بخدا
خیلی سخته بفهمی از کم زبونیت سواستفاده کردن
یعنى ١٤ سالگى عروس شدىىىىىى؟
هنوز هیچی نشده میگن دختره خیلی بفهمه و زندگیی جمع کنه ...من ک همه جوره باهاشون ساختم زن با عقلی نیستم
خیلی دلم گرفته دلم میخاد زار بزنم
١٤ سالکی شوهر کردی؟
واا بچه ١٤ ساله اصلا نمیدونه سیاست به کدوم س و ت نوشته میشششششششششه
اره متاسفانه ١۴سالگی
الیناجون هرچه متوقع ترباشی قابل احترام تری یه هفته اس خونه خواهرشوهرم مجلسه من دوشب رفتم مادرشوهرم کلی متلک بارم کردکه چراهرشب نمیای جاری نازنینم اصلانیومددیشب میگم چراایشون نیومدن مادرشوهرم گفت حتما کارداشته دیگه نتوسته بیاد
حتی پشت سرشم جرات نمیکنن درموردش حرف بزنن
حتی پشت سرشم جرات نمیکنن درموردش حرف بزنن
وایی منم عروس اولیم یعنی جاریم بیاد منم تباه میشم ای خدااااااااااا.
رونیاازالان خودتواماده کن خواهر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
