به خدا بهش می گفتم پسرت قلبش درد می کنه به روی خودش نمی اورد. ( تو داروخانه کار می کردن اشنای دکتر زیاد داشتن) اصلا انگار نه انگار. بابام بردش دکتر قلب که تنها نباشه بترسه.
الان عزیز شده براشون میوگن لاغر شدی سیاه شدی کم مو شدی. حالا یه تار مو نه پدر شوهرم داره نه دایی شوهرم.