2777
2789
عنوان

«شعر4»

| مشاهده متن کامل بحث + 53326 بازدید | 8664 پست
کامم اگر نمی دهی، تیغ بِکش مرا بُکش! چند به وعده خوش کنم، جانِ به لب رسیده را؟ رهی-معیری#   ...

افسوس که افسانه سرایان همه خفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند❤
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

دلم تنگ است و می دانم تو دیگر بر نمی گردی 

بمانم هرچه خیره پشت این در؛ بر نمی گردی 😔😔☹☹

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

دلم گرفته ای دوست؛ هوای گریه با من گر از قفس گریزم کجا روم؛ کجا من؟!!....

نتوان وصف تو گفتن که تو درفهم نگنجی 

نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

I would love to be kind to me, i saw with all kindness
دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا  دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

آن را که جفا جوست نمی باید خواست

سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست

مارا ز تو غیر از توتمنایی نیست

از دوست به جز دوست نمی باید خواست


رهی معیری💎



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
دلم تنگ است و می دانم تو دیگر بر نمی گردی  بمانم هرچه خیره پشت این در؛ بر نمی گردی 😔😔☹☹

یاد بگذشته به دل ماند ودریغ

نیست یاری که مرا یاد کند

I would love to be kind to me, i saw with all kindness
آرامشِ آغوشِ تو از چشمِ من انداخت؛ امنیتی کــــه بیمه هایِ معتبـــر دارند... امید-صباغ-نو#  

از من شب هجر می‌بپرسید حباب

دریای غمم کدام آرام و چه خواب

در دل بود آرام و خیالی هر موج

در دیده خیال خواب شد نقش بر آب


خاقانی💎



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
دلم تنگ است و می دانم تو دیگر بر نمی گردی  بمانم هرچه خیره پشت این در؛ بر نمی گردی 😔😔☹☹

به شب و پنجره بسپار که بر میگردم


عشق را زنده نگه دار که برمی گردم


بس کن این سرزنش (( رفتی و بد کردی)) را


دست ازین خاطره بردار که برمیگردم


دو سه روزی هم –اگر چند- تحمل سخت است


تکیه کن بر تن دیوار که برمیگردم


بین ما پیش ترک هر سخنی بود گذشت


عاشقت میشوم اینبار که برمیگردم


گفته بودی دو سحر چشم به راهم بودی


به همان دیده ی بیدار که برمیگردم


پرده ی تیره ی آن پنجره ها را بردار


روی رف آیینه بگذار که برمی گردم


پشت در را اگر انداخته ای حرفی نیست


به شب و پنجره بسپار که بر میگردم


((امید مهدی نژاد))

💚شنیدم امام رضا مریضارو شفا میده💚شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده💚 شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا💚میشه ضامن منم بشی پیش خدا💚 شنیدم هرکی بره زیارت امام رضا💚برادیدنش میاد سه جا غریب الغربا💚برا بار اولی سر پل صراط میاد💚دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد💚بار سوم که میخاد آقا به دادت برسه💚وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه💚من قیزیمادونیایام😍قیزیم منه دونیا دی😍الله بیزی آییرما😍بو قیز منه سودا دی😍من تورک قیزام آسانا😍منیم آنام زهرا دی😍عشقی منه اورگددی😍قلبیم اونا شیدا دی😍♥ آبجی سادات خودمی💚khoday_mer3p 💚با یه صلوات آمین بگو خواهرگلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن.اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.brave 
رزو رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز میبرم جسمی و دل در گرو اوست هنوز بگذارید بآغوش غم خوی ...

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 

گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

I would love to be kind to me, i saw with all kindness

عشق رخ تو بابت هر مختصری نیست

وصل لب تو در خور هر بی خبری نیست


هر چند نگه می‌کنم از روی حقیقت

یک لحظه ترا سوی دل ما نظری نیست


بسیار سمرهاست در آفاق ولیکن

دل‌سوزتر از عشق من و تو سمری نیست


سنایی💎



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
گر متفرق شود خاکِ من اندر جهان؛ باد نیارد ربود گَردِ من از کویِ دوست... سعدی#  

با آن که سیاه می پوشی

چیزی از جنس گل زنبق در طبیعت توست

پرورده ی کوهستانی ، از تیره ی کولی ها

آن خانم طناز که از بولوارها می گذرد

اهل کجاست ؟

این کوزه ی آب را چه دستی بر دوش تو گذاشت ؟

این نقش کف پای برهنه

پیش آبشخور آهو

با پاشنه بلند صورتی

همرنگ گل دامنه ها

چه نسبتی دارد ؟

محمد علی سپانلو 

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت  گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

بی مزد بود و منت هرخدمتی که کردم 

یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿
آن را که جفا جوست نمی باید خواست سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست مارا ز تو غیر از توتمنایی نیست ...

تو کمان کشیده ودر کمین که زنی به تیغم ومن غمین 

همه ی غمم بود ازهمین که خدانکرده خطا کنی

I would love to be kind to me, i saw with all kindness

جوونی هم بهاری بود و بگذشت

به ما یک اعتباری بود و بگذشت


میون ما و تو یک الفتی بود

که آن هم نوبهاری بود و بگذشت


باباطاهر💎



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

یاد آن عهد که دل در خم گیسوی تو بود

شب من موی تو و روز خوشم روی تو بود


نور چون چشم ز پیشانی من می‌بارید

تا مرا قبله طاعت خم ابروی تو بود


دل یوسف هوس حلقه زنجیر تو داشت

صائب آن روز که در سلسله موی تو بود


صائب تبریزی💎



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز