چرب نرمی ز رقیبان ستمکار مجو
گل بی خار ز خار سر دیوار مجو
مغز تحقیق ز ارباب عمایم مطلب
آنچه در سر نتوان یافت ز دستار مجو
با علایق سخن از عالم تجرید مزن
پیشی از قافله با جان گرانبار مجو
سخنی کز لب خاموش تراود بکرست
گوهر سفته ز گنجینه ى اسرار مجو
در ترازوی قیامت نتوان یافت کجی
حیف و میل از دل و از دیده ى بیدار مجو
سرو را دست تهی خط امان شد ز خزان
عمر اگر می طلبی روزی بسیار مجو