2777
2789
عنوان

«شعر ٢»

| مشاهده متن کامل بحث + 18214 بازدید | 2686 پست

یه احساسی به تو دارم یه حس تازه و مبهم

یه جوری توی دنیامی که تنها با تو خوشحالم


یه احساسی به تو دارم شبیه شوق و بیخوابی

تو چشمات طرح خورشیده تو این شبهای مردابی



تا دستای تو راهی نیست دارم از گریه کم میشم

تو مرز بین من با تو دارم شکل خودم میشم


مث گلهای بی گلدون هنوزم مات بارونی

تو از دلتنگی دریا توی توفان چی می دونی؟


نمی دونم کجا بودم که رویاهامو گم کردم

که می سوزم که می میرم اگر که از تو برگردم


خودم بودم که می خواستم همه دنیای من باشی

ببین غرق توام اما هنوز می ترسی تنها شی


یه احساسی به تو دارم یه جوری از تو سرشارم

یه کم این حسّو باور کن که بی وقفه دوست دارم


یه احساسی به تو دارم شبیه عشق و دل بستن

تو هم مثل منی اما یه کم عاشق تری از من❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فقط چند لحظه کنارم بشین .. یه رویای کوتاه، تنها همین

ته آرزوهای من این شده .. ته آرزوهای ما رو ببین!


فقط چند لحظه کنارم بشین .. فقط چند لحظه به من گوش کن

هر احساسی رو غیر من تو جهان .. واسه چند لحظه فراموش کن



برای همین چند لحظه یه عمر .. همه سهم دنیامو از من بگیر

فقط این یه رویا رو با من بساز .. همه آرزوهامو از من بگیر


نگاه کن فقط با نگاه کردنت .. منو تو چه رویایی انداختی

به هر چی ندارم ازت راضیم .. تو این زندگی رو برام ساختی


به من فرصت همزبونی بده .. به من که یه عمره بهت باختم

واسه چند لحظه خرابش نکن .. بتی رو که یک عمر ازت ساختم


فقط چند لحظه به من فکر کن .. نگو لحظه چی رو عوض می‌کنه

همین چند لحظه برای یه عمر .. همه زندگیمو عوض می‌کنه


برای همین چند لحظه‌ یه عمر .. تو هر لحظه دنیامو از من بگیر

فقط این یه رویا رو با من بساز .. همه آرزوهامو از من بگیر .......💔

روزی پشیمان می شوی آن روز خیلی دیر نیست

روزی که دیگر قلب من با عشق تو درگیر نیست


با گریه می گویی بیا با بغض می خوانی مرا

دیرست دیگر .. حسِ من بر پای تو زنجیر نیست


روزی میان اشک و خون هم پای شعرم می دَوی

با درد می گویی به خود دیگر مرا پیگیر نیست


آن روز می کوبی به در آشفته و آشفته تر

حسرت عذابت میدهد قلب تو بی تقصیر نیست


روزی نشانی ِمرا از کوچه ها می پرسی ُ

راهت نمی افتد به من خودکرده را تدبیر نیست ..🌹🌹

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره

تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره


خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو

از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو



خدا میدونه  تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری

خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری


خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده

نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده


خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی

فقط  باید تو  با یادش .. توی هر لحظه همرا شی.......

آمدن

و با هر مصیبتی ماندن

کار آدم‌های بزرگ است

وگرنه نماندن

و با هر بهانه‌ای رفتن را همه بلدند!

بیا

بمان

بگذار

همه بدانند چه انسان بزرگی را کنار خود دارم ....🌷🌷


از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤


و تو

آن شعر محالی که هنوز

با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام

چشم بگشای و مرا باز صدا کن

" ای عشق"

که من از لهجه ی چشمان تو 

شاعر بشوم

و تو را سطر به سطر

و تو را بیت به بیت

و تو را عشق به عشق ...

شاید اینبار تو را پیش تو 

با مرگ خود آغاز کنم ...🍁🍁

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حساسیت پوست

whahja | 8 دقیقه پیش

حوصلم

بلاتکلیف521 | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز