2777
2789
عنوان

«شعر ٢»

| مشاهده متن کامل بحث + 18215 بازدید | 2686 پست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

روزگارم را سیه کردند و می گویند شب است


آتشی برجانم افروختند می گویند تب است

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
مشکل ما لالایی خون ها همینه دیگه😁 ولی خارج از شوخی این دنیا محل عشق و حال نیست نمیگم محل عزا ...

اوهام میدونم😊

من به کمترینا راضیم و شکر میکنم اما ...😥 

تبسمی از تو مرا کافیست تا از هیچ به همه چیز برسم🌟 

زندگی در گذر است 

آدمی رهگذر است 

زندگی یک سفر است 

آدمی همسفر است 

آنچه می ماند از او 

راه و رسم سفر است 

رهگذر می گذرد‌...!

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
منم میخوام 😥

 هر چه آمد به سرم تا به ابد پای شماست
سر پر شورودلم عاشق و شیدای شماست

حاصل عشق به جز درد وغمش چیست مگر
تخت وبختم فقط بسته به رویای شماست

هر چه دادند به من در نظرم بود حقیر
کل دارایی من صورت زیبای شماست

هیچ منظر نبَرد هوش ز سر تا سر من
چشم چون خیره ی آن قامت رعنای شماست

روح و جان تازه شود  بانظر گوشه ی چشم
اینهمه لطف وکرم از دل دریای شماست

 من نوشتم غزل ازعشق  تقدیم شما
همه ی حرف من از شعر، الفبای شماست



#نازبانو

تعطیل🚫                                                                                 

نفس می کشم نبودنت را

نیستی

هوای بوی تنت را کرده ام

می دانی

پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است

تو نیستی

آسمان بی معنیست

حتی آسمان پر ستاره

و باران

مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد

تو نیستی

و من چتر می خواهم ...

هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده...

خودم را به هزار راه میزنم

به هزار کوچه

به هزار در

نکند یاد آغوشت بیفتم ...

 

جواب بعضیا رو نباید داد سکوت کافیه تا بفهمندچقدر پوچ و بی ارزشند 👌

از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند

تا کاج جشن های زمستانی ‌ات کنند


پوشانده ‌اند صبح تو را ابرهای تار

تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند


یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند

این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند


ای گل گمان مکن به شب جشن می ‌روی

شاید به خاک مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند


یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست

از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند


آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه ‌ای است که قربانی ‌ات کنند

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

حکایت عجیبی دارد این “اشک”


کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به “کاش” !

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

آدما عادت دارن از هم دیگه بت بسازن 

 راه صد ساله رو یک ساعته چهار نعل بتازن

  وقتی که قدیمی شد،بگن دیگه خسته شدن

 بگن این کهنه شده به اون یکی دل ببازن...

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

سهم من از تو چی بوده؟ پشت پا یا خنجر از پشت




تو منو دوستم نداشتی حتی قد نوک انگشت




سهم من از تو چی بوده؟ جای خالیت توی خونه




حق دارن آدما ولله که به من میگن دیوونه




نگو یه فرصت دیگه کار از این حرفا گذشته




دیگه چاره ای جز این نیست آخه کار سرنوشته




نگو یه فرصت دیگه خود من هم کم آوردم




حیف اون همه نوازش چقده غصتو خوردم




برو با خیال راحت من ازت گله ندارم

جواب بعضیا رو نباید داد سکوت کافیه تا بفهمندچقدر پوچ و بی ارزشند 👌

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792