سلام دوستای خوبم. من این چند ماه خیلی مشکل داشتم. از شدت استرس حتی نمیتونستم به کارای روزمرهم برسم. دیگه شروع کردم به خوندن نماز صبح با حضور قلب. نمیدونم چرا اما واقعا نمازهام کیفیت داشت جوریکه جیگرم حال میومد. بیمار داشتیم و شکر خدا اونا خوب شدن. خودم هم به خاطر شرایطم با سختی زیاد درس میخوندم و حتی میخواستم امتحانامو ندم اما خدا رو شکر تو کلاس بالاترین نمرات رو گرفتم. امتحانات شفاهی و جوریکه من از شدت استرس بارها استفراغ کردم ولی دقیقا استادا از اونجایی میپرسیدن که من خونده بودم. خیلی حس خوبی دارم. گفتم به شما هم بگم
عزیزم من اون شبی که تا صبح گریه کردمو یادمه. اینجا هم تعدادی از تاپیکام هست که با چه بدبختی امتحانام ...
چی بگم..عشقم یکطرفست..نمیدونم چی درسته چی غلط😔دلم آشوبه..اما خوب هر کاری از دستم برمیاد انجام میدم.هیچجورهههه هم نمیتونم بیخیالش شم ..اصلا انگار از دنیا� فقط همین یک چیزو میخوام فقططططططط..خیلی التماس دعا عزیزم