24سالمه. بیکار. بابامم وضع مالیش خوب نیس. واقعا خوشگلم و خانواده م آروم هستند. اما هر کسی میاد تا خونه مونو میبینه، الفرار...اطراف ما همه دنبال دختر پولدارن.
حالا ی خواستگار اومده ولی فرار نکرده ، کارمند ، خانواده ش عالی، خونه و ماشین و پول هم داره، دست دل باز، با ایمان ، سالم و صالح امااا
قیافه ش اصلا بهم نمیخوره و زشته و چاق و بی ریخت. و اینکه خیلی ساده س. حرف زدنش خیلی داغون .....مؤدب، اما خنگ و اسکول میحرفه. اصلا کلاس نمیذاره، زیاد سادس
حالا میترسم رد کنم، دیگه کسی نیاد و من تو همین فقر بمونم. میترسم قبول کنم و از سادگیش همش حرص بخورم.
چکار کنم