من با مادرشوهرم زندگی میکنیم ولی خونمون جداست الان تقریبا یک هفته ای میشه مادرشوهرم سکته رو رد کرده به خاطر همین هر شب یکی از بچه هاش میان پیشش دیشب نوبت جاریم بود بیاد بمونه اقا این اومدو ساعت تقریبا ۱ بود که من و همسرم خونه خودمون بودیم همسرم باهام شوخی کرد ویشگون گرفت منم دردم گرف جیغ زدم اونقدر بلندم نه بعد همین یکم شوخی کردیم و سر صدا شد فرداش خواهرشوهرم همسرمو جلو در دیده بهش گفته دعوا کردید مریم گفت دعوا میکردید دیشب چیشده بود همسرمم گفته نه شدخی میکردیم بعد الان همه فکر میکنن ما دعوا کردیم به نظرتون چه رفتاری با جاری بیشعورم داشته باشم اصلا گیریم ما دعوا کردیم باید بره همه جارو پر کنه چون مادرشوهرم خواب بوده نفهمیده فقط اون شنیده بعد اینکه الان من خجالت میکشم برم خونه مادرشوهرم اونا فکر میکنن ما دعوا کردیم چجوری بفهمونم که شوخی بوده اصلا بگم یا به روی خودم نیارم میخواستم به جاریم اس بدم بگم ما شوخی میکردیم رفتی به همه گفتی اصلا گیریم دعوا بود تو خونه همه دعوا هست دیگه من امنیت ندارم تو خونم که یه شوخی کنیم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه