2777
2789
عنوان

بدون شرح......‌‌‌...♤♧☆

| مشاهده متن کامل بحث + 1471 بازدید | 228 پست
نه عزیزم هیچچ ایرادی نداره اما واقعااا ب مرگم راضیم

تو دنیایی که من هستم 

فضا خیلی غم انگیزه 

چقدر این بغض طولانی 

چقدر این فصل پاییزه 

ریشه را در خاک محکم کن که گاهی زندگی / پیشِ پایت آب، گاهی هم تَبَر می آورد 
دلگیرم و دلتنگم و دل بیقرارم  دلواپسم، دلواپس فردای بی تو دلواپسم فردا بیاید من بمانم تنها د ...

خودتون نوشتین؟ 

نَنی چوجور غم دَرَمه  تَرَه می وَر کم دَرَمَه می رزو می دیل خوشی  هَنَه که تو بایی نیشی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دلگیرم و دلتنگم و دل بیقرارم  دلواپسم، دلواپس فردای بی تو دلواپسم فردا بیاید من بمانم تنها د ...

از چهره مهتاب ؛ لکش قسمت ماشد

از عشق ؛ غم مشترکش قسمت ما شد


هی فال گرفتیم در آیینه تقدیر ...

زنگار گرفت و ترکش ؛ قسمت ما شد 


وقتی که فلک ؛ حکم به تنهایی ما داد

’بر خورد ورقها و تکش ؛ قسمت ما شد


عمریست که آشفته این بود و نبودیم؛

از مساله ساده ؛ شکش قسمت ما شد..


گفتند که ایام جوانی چه قشنگ است...

غمها و شب و شاپرکش ؛ قسمت ما شد


نامرد رفیقان ؛ به خدا بشکند این دست 

وقتی که فقط بی نمکش ؛ قسمت ما شد...

مرا تا دل بوَد ، دلبر تو باشی.......!                             کاربر اقا هستم بی ادبی و توهین نمیکنم ، پس لطفا بی ادبی و توهین نکنید👌🙏 مرسی...!
دلگیرم و دلتنگم و دل بیقرارم  دلواپسم، دلواپس فردای بی تو دلواپسم فردا بیاید من بمانم تنها د ...

👌👌 بسیار زیبا و عالی بود ..ممنونم 🙏🍁

مرا تا دل بوَد ، دلبر تو باشی.......!                             کاربر اقا هستم بی ادبی و توهین نمیکنم ، پس لطفا بی ادبی و توهین نکنید👌🙏 مرسی...!

بزن تیغ ونزن جیغ که من طاقت ندارم

بزن وتیغ وخلاصم کن که من طاقت ندارم

بزن تیغ وبلرزان تمام این تنم را

ببر عشقم از این دنیا تو روح وبدنم را

محبوب من ازتومن هزاران گله دارم

ای خوبرمن ازتومن چقدرفاصله دارم

من باتو وخنده های تو خاطره دارم

تنهانگذارم تومرا با دل زارم

عشق فقط بچه هام.    من خمارم ساقیا.             پیمانه میخواهد دلم.   استکان پرکن می             جانانه میخواد دلم😔   🥂 سلامتی همه حال خرابا🥂 سلامتی اونی که بغلش آروم بخشه🥂    سلامتی اونی که دوست داشتم الان کنارم باشه ونیست🥂سلامتی سه تَن عشق وناموس ورفیق  🥂سلامتی خودم🥂
بزن تیغ ونزن جیغ که من طاقت ندارم بزن وتیغ وخلاصم کن که من طاقت ندارم بزن تیغ وبلرزان تمام این تنم ...

خواننده چقدر عصبانی بوده 

نَنی چوجور غم دَرَمه  تَرَه می وَر کم دَرَمَه می رزو می دیل خوشی  هَنَه که تو بایی نیشی

یه لیلای بی عشق و احساسی بوده؛ هنوزم برای نبودش که زوده…

خیالش یه سردرده، که تو سرم هست!

نباشه نفس نیست؛ توی سینه دوده!

مرا تا دل بوَد ، دلبر تو باشی.......!                             کاربر اقا هستم بی ادبی و توهین نمیکنم ، پس لطفا بی ادبی و توهین نکنید👌🙏 مرسی...!
خواننده چقدر عصبانی بوده 

مسعودجلیلیان عشقمه خیلی دوست دارم اهنگاش و

عشق فقط بچه هام.    من خمارم ساقیا.             پیمانه میخواهد دلم.   استکان پرکن می             جانانه میخواد دلم😔   🥂 سلامتی همه حال خرابا🥂 سلامتی اونی که بغلش آروم بخشه🥂    سلامتی اونی که دوست داشتم الان کنارم باشه ونیست🥂سلامتی سه تَن عشق وناموس ورفیق  🥂سلامتی خودم🥂
از چهره مهتاب ؛ لکش قسمت ماشد از عشق ؛ غم مشترکش قسمت ما شد هی فال گرفتیم در آیینه تقدیر ... ز ...

تقدیم به تمام دوستای ارزشمندم 


شب خلوت عشقی ا­ست که هر گوشه ­ی دنجش

آشفته دلی در پی راز است و نیاز است

معشوقه در آغوش سراسر تب عاشق

مشغول به دلدادگی و عشوه و ناز است


هر گوشه­ ی این محفل آرام بگردی

از حادثه­ ی عشق بگویند سخن ­ها

تا داغ دلی در دل شب شعله بگیرد

جاری­ است تب مستی و پروانه شدن­ ها


تعبیر من این است که در خلوت شب­ ها

مابین غم و عشق و جنون فاصله ­ای نیست

در باور پروانه از آن شمع فروزان

از سوختن و ساختن اصلا گله­ ای نیست


شب فرصت خوبی ا­ست که در وسعت دردت

ابری شوی و خیس­ تر از قبل بباری

بی آنکه کسی پا به حریمت بگذارد

بر داغ دلت مرهم باران بگذاری


من دختر شاعر شده ­ی اهل همین شهر

مثل همه بر من غم یک عشق اثر داشت

غیر از غم آن عشق که افتاده به جانم

شاعر شدنم علت زیبای دگر داشت


شاعر شدنم حاصل تنهایی من بود

در خلوت شب­ های مزین شده با ماه

احساس من این است که آری شب و این ماه

کرده­ است مرا شاعر شیدا شده ناگاه


شاعر شدم از بس که در این خلوت شب­ ها

با ماه سخن گفتم و مهتاب نوشتم

تا اینکه رسیدم به بیان همه احساس

تا تشنه شدم، جمله ­ای از آب نوشتم


من شاعر شب ­های پریشانی و دردم

شب­گردم و این عشق مرا اهل سفر کرد

این عشق که پیوند میان من و ماه است

امروز مرا خالق این­گونه هنر کرد


شب شعر لطیفی ا­ست که جاری شده از دل

با مصرعی از ماه که زیبایی آن است

باید کنم اقرار که آری شب و این ماه

روحی­ است که از جسم غزل در جریان است


غزلبانو#  

ریشه را در خاک محکم کن که گاهی زندگی / پیشِ پایت آب، گاهی هم تَبَر می آورد 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سرم داره میترکه

اجه | 51 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز