2777
2789
عنوان

فوبیا

| مشاهده متن کامل بحث + 20775 بازدید | 113 پست
نام .............................نوع فوبیا
باران .......................... مرگ و بیماری،هواپیما
هستی .......................رانندگی ،هواپیما،بیماری
فرناز ..........................تنهایی
کتانه...........................تاریکی، رانندگی، تنهایی
رها............................تونل ،رانندگی
رونیکا.........................رانندگی
گیلاسی......................رانندگی

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

از موقعی که گواهینامه گرفتم یه بار نشستم پشت ماشین و یه تصادف کوچیک کردم و بعد از اون دیگه ننشستم .
من از موقعی که عقد کردم یعنی دو سال پیش از رابطه با همسرم میترسیدم و مدام خودمو سفت میکردم که بالاخره با تمرین این مشکلمو حل کردم.
راستی از گـــــــــــــــــــــربه هم میترسم :(((((((((((((((

الان فقط برام مهمه که رانندگی رو شروع کنم ... توی خانواده ای هستم که همه رانندگی میکنن و اونوقت من باید برای یه خرید کوچولو رفتن منت همسر و مامان و داداشمو بکشم که یکی منو برسونه
من در بستر دلشوره های جوانی، صدای سفید شدن موهایم راشنیدم!
فرناز جون خب دقیقا همینه دیگه اول کم کم بهش فکر میکنی تا ترست کم بشه هر وقت با فکر کردن نترسیدی سعی میکنی باهاش روبه رو بشی مطمئن باش میتونی

لاله جون خوش به حالت منم آرزوم اینه که روزی به این برسم که فقط از خدا بترسم


گیلاسی جون شما هم خیلی خوب تونستی مسائل رو واسه خودت حل کنی مطمئن باش رانندگی هم قابل حله
مامان عرفان جون در رابطه با سوال شما آره یکم رفتار وسواسی هم در آدم پیدا میشه من که کمی این مشکل وسواسی رو دارم که به نظرم به میزان ترسم هم ربط داره قبلا که ترسم شدیدتر بود وسواسی تر بودم الان ترسم کم شده وسواسم هم کم شده
من با اینکه هنوز ازدواج نکردم به شدددددددددت از زایمان طبیعی می ترسم از الان دارم پولهامو جمع می کنم که هر طوری که شده سزارین کنم و خرجش رو بدم حتی اگه شوهرم نداشت

حتی بعضی وقتها با خودم فکر می کنم اگه مجبورم کردم طبیعی زایمان کنم حتما حتما خودم بچه رو با یک چاقو درش میارم مثل اون زنهایی که تو قدیم مجبور شدن این کار رو بکنن وقتی اونا بتونن منم می تونم . حتی اگه با این کار از درد یا عفونت یا خونریزی بمیرم اصلا برام مهم نیست حاضرم بمیرم ولی طبیعی زایمان نکنم .

بهم نخندید این ترسم خیلی شدیده و این حرف رو هم واقعا جدی گفتم . از درد نمی ترسم ولی حتی فکر اینکه بچه از اونجا باید رد بشه تنم رو می لرزونه . فیلمش رو هم دیدم به جای اینکه بهتر بشم بدتر شدم .
خدایا خداوندا می دونم آخرش از راهی که فکرشم نمیکنم ما رو به هم میرسونی
میشه زودتر این کار رو بکنی ؟ آخه دارم از دوریش دق میکنم خدا جون
یعنی میشه یک روز بیام بگم بالاخره ما هم ازدواج کردیم بعد از شش سال؟
مرسی باران جون. منم مامانم اینا شدیدا وسواسین و با وجودی که به خودم نرسیده اما به پسرم رسیده و گمونم ریشه فوبیاش همین باشه. الان چند وقتیه داره دارو استفاده می‌کنه.

بچه‌ها ترس از رانندگی رو فکر نمی‌کنم جزو فوبیا طبقه بندی کنن. همه اولش ترس رو دارن اگه چند بار بشینین عادی میشه. من خودم بعد از 5-6 سال گواهینامه تازه یکساله که رانندگی می‌کنن و واقعا فکر می‌کردم دیگه از من گذشته و نخواهم تونست اما از وقتی پسرم مهدکودکی شد و لازم بود خودم ببرم و بیارمش دیگه نشستم و الانم خیلی دوست دارم.
اول با یه مسیر خیلی کوتاه توی یه کوچه خلوت شروع کنین. یه همراه دلگرم کننده هم خیلیییی موثره :)
هر چیز کوچیکی ترس منو زیاد می کنه مثلا اگه خواب بدی ببینم تا مدتها روم تاثیر می ذاره یا اگه کسی فوت کنه تا مدتها حال من بده همیشه دعا می کنم که همکارم بیاد که من تو اتاق تنها نباشم....هر روز نگرانم از اتفاقهایی که نیفتاده
من اگه کسی پتو روم بندازه و فشار بده خیلی جیغ میکشم . بچه که بودم داداشم این کارو میکرد
خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دخترم به دنیا اومد http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1137361&postID=44719713
فرناز جون نگران نباش عزیزم منم اینطوریم هر اتفاق بدی حالمو بد میکنه ... مشکلمون قابل حله فقط یکم زمان میخواد و باید قوی باشیم بهتره ازین به بعد به جای اینکه به ترسات فکر کنی به راه درمانش فکر کنی مطمئن باش ما میتونیم این مشکلو از بین ببریم فقط باید بخوایم
از چند روز آینده عملی شروع میکنیم و هر روز میایم گزارش کار رو به هم میدیم تا انگیزه بگیریم
فعلا باید راههای درمان رو پیدا کنیم وقتی کامل شد عملیش میکنیم

شما دچار حملات پانیک هم میشی؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792