والا من نيم ساعت بيهوش بودم بعدش تهوع منو كشت بنظرم اين علائم تو هر فردي فرق ميكنه
خب آره من بیهوشی اولم نیم ساعت بود بعدش گیج میخوردم و همش میگفتم میخوام برم خونمون ولی دومی یک ساعت و نیم بود فقط دهنم و باز کرده بودم فحش میدادم که یادم نی به پرستار داد زدم گفتم بیا این آنژیوکت و بکن بعدش کمی هم خوابیدم و لباسای عمل و عوض کردم و خیلی عادی رفتم خونه
کاربری قبلا برای یکی دیگه بود الان واس مادلتنگی میکنم ... ولی حق ندارم بهانه بگیرم ...بیادت می افتم ولی حق ندارم اشک بریزم...تو را میخواهم ولی حق ندارم سراغت را بگیرم...خواب تو را میبینم ولی حق ندارم آمدنت را تعبیر کنم...بی قرار میشوم ولی حق گلایه ندارم...دلم میگیرد ولی حتی حق صداکردنت هم ندارم...قول داده ام...قول داده ام دگر هیچی نگویم...بزرگ شوم...صبوری کنم ...با خاطراتت شاد باشم...و هیچوقت سراغت را نگیرم...من چشمانم را روی زندگی بسته ام.. خنده تلخ من از گریه غمگین تر است
اره خودشون گفتن بخور گفتن جوری بخور که دیگه حالت از سفیده بهم بخوره وگرنه باید بست ...
دفه دوم شانسش بیشتره ان شالله میگیره حتما میگیره.منم بعد عید میرم تو سیکل. بعد عزیزم عمق رحم چجوری اندازه گرفتن تو بیهوشی یعنی توانکچر؟ اخه تو مرکز دیدم عمق رحم خانمارو میگیرن اینقد جیغ میزدن حسابی ترسیدم