سلام من مادرشوهرم داشت از جاری اینده ام برام میگفت میگفت که دلم اونو نمیخواست ولی از بس بلبل زبونی کرد انتخابش کردیم الانم کلی دلبری میکنه ....حالا من این وسط دلم میخواهد باجاریم مثل خواهر نداشتم باشم ولی یکم فکر میکنم یعنی من نه طایفه شوهرم میگن این میخواد جا باز کنه اهل رقابته ولی من دنبال حاشیه نیستم .....دومن همه میگن تو هم باس دلبری کنی .خو چیکار کنم پیشنهاد بدید به نظرتون چجوری با مادرشوهرم خوب وعالی باشم و به جاریم به فهمونم هر کی پی زندگی خودش؟
الان اولشه کمی که بگذره میفهمی که نیازی نیست همه بهت بگن باریکلا همین که اعتماد به نفس داشته باشی و دنیال تایید دیگران نباشی و در کنارش احترامشونم بذاری رو سرت میذارن جاری هم یه ادم معمولی ببین اونوقت بزرگ میشی
جاری من فوق العاده خودشیرینه دم به دقه هم خواهرشوهرارومهمون نهارشام میکنه ولی تادلت بخواد خواهرشوهرا پشت سرش حرف میزنن توروش خوبن ها باهم بازارواینور اونور میرن ولی بازم کرم خودشون میریزن منظورم اینه به خودت فشارنیار بزار اتیش بازی کهدخودت گفتی انجام بده توبیخیال باش