من یه سوال دارم منم عقدم در مورد سوالم تاپیکم زدم.دفعه اولی که رفتم خونه مادرشوهرم هر سری ظرف میشستم مادرشوهرم اصلا نمیگفت نشور میخواست جارو کنه جارو رو از دستش گرفتم.حتی براددشوهرم برگشت گفت مامان درست نیست عروس خانوم هر بار ظرف بشوره.یواشکی مامانش نمیدونم بهش چی گفت.من خونه مادربزرگم میرم مادربزرگی که من نوزاد بودم تا الان منو دیده و میشناسه اونوفت بخوام جارو کنم یا نمیراره یا به زور راضی میشه برای ظرف شستنم بعضی وقتا نمیزاره بشورم.منی که هزار بار تا حالا رفتم خونش!اونوقت حق ندارم به خاطر رفتار مادرشوهرم ناراحت بشم؟اونم برای اولین بار رفتم خونشون.تصمیم دارم خیلی کم برم و یه بار ظرف بشورم دو بار نشورم.در ضمن سه ماهه عقدم
من یه سوال دارم منم عقدم در مورد سوالم تاپیکم زدم.دفعه اولی که رفتم خونه مادرشوهرم هر سری ظرف میشستم ...
از الان هر جوری بنارو بذاری تا آخرش باید همینجوری پیش بری من این کارو کردم عین سگ پشیمونم تو کار منو نکن من هم تو عقد کار کردم هم بعد عروسی حامله بودم لکه بینی داشتم غذا خوردم خونه مادرشوهرم ظرفمو گذاشتم بغل سینک بعدا جلو خواهرم گفت غذا خورده ظرفشو نشسته خیر سرش خانم جلسه ای منم گفتم به اون ۵۰۰ باری که جاروبرقی کشیدم ۱۰۰۰باری که ظرف شستم میبخشیدی برو اونجا راحت بشین دلت خواست کار کن دلت خواست نکن یه جوری رفتار کن ازت توقع نداشته باشن اولش سخته ولی بعدش عادت میکنی