خلاصه رفتیم خیلی خانم خوب و راحتی بو سریع صمیمی شدیم بعد از چند وقت با هم رفتیم شمال اونم چند بار ما که اصلا سالی یه بارم نمی رفتیم ۵ بار تو چند ماه رفتیم خونه مامان زنه شمال بود رفتارهای شوهرم یه جوری بود با زنه خیلی صمیمی بود بهش گفتم گفت تو توهم ردی این زن دوستم خلاصه بعد از چند وقت پیام که تو تلگرام داده بود که کجایی پیدا کردم به شوهرم که نشون دادم پاک کرد گفت کدوم میگی و زد زیر همه چی خلاصه یه چند وقتی در ارتباط نبودیم بعد دیگه تولد دخترش که بود دعوت کردن ولی نرفتم و دوباره رفت و آمد شروع شد
یه شب گوشی شوهرمو اونم اثر انگشتی کرده باز کردم دیدم شماره زنه تو پیامای شوهرم بهش پیام داده که چون نیومدی دیگه زنگ نزن و پیام دیگه نده قلبم ریخت ازش عکس گرفتم گفتم الان بهش نشون بدم پاکش میکنه رفتم تو فایل تلگرام که عکس میره اونجا دیدم چقدر عکس زنه اونجاست داشتم سکته میکردم ازش کپی گرفتم و شوهرمو بیدار کردم فکر می کنید چی شد