2777
2789
عنوان

مشاوره

| مشاهده متن کامل بحث + 459 بازدید | 114 پست
همسرم بهم خیانت کرده و با یک زن مطلقه دوست شده و ... من برای خیانت دلیلی پیدا نمیکنم و اصلا نمیخوام ...

چرانمیخوای ازش جداشی؟

  زندگی شاید آن جشنی نباشد که تو آرزویش  را داشتی، اما حال که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص.  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

قبل اینک ازدواج کنی باهاش دلیل طلاقشومیدونستی؟

نه نميدونستم،ميگفت دوسش نداشتم اونم رفت مهريشو گزاشت اجرا ولي الان از فاميلاش به گوشم رسيده ،و خودم هم كه همه اينارو دارم به چشم ميبينم

يه زمان اينكارو كردم ولي ديدم خيلي وقيح تر شد ،مجبور شدم با بحث و اينا بهش يفهمونم كه خودشو جمع و جو ...

باشوهرت بشین جدی حرف بزن ن با بحث ودعوا .

شاید کمبود محبت داره ک اونو تو خواهرش میبینه تو وقت شوهرتو پرکن همش زنگش بزن بهش پیام بده برنامه ریزی کن بریدبیرون. به شوهرت بگو بااین کارات مسئولیت پذیربودنو از دامادتون میگیری بگو تو بااین کارات داری خواهرتو ازشوهرش دور میکنی و شایدفک کنی به اون کمک کنی ولی دراصل زندگیه اونم خراب میکنی.طوری رفتارنکن فک کنه نسبت به اونا جبهه گرفتی .به خواهرشم بگو اگ شوهرخودت همچین رفتاری با تو داشته باشه عکس العمل تو چیه 

  زندگی شاید آن جشنی نباشد که تو آرزویش  را داشتی، اما حال که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص.  
باشوهرت بشین جدی حرف بزن ن با بحث ودعوا . شاید کمبود محبت داره ک اونو تو خواهرش میبینه تو وقت شوهرت ...

انقدري بهش محبت ميكنم كه ميگه مطمئنم كه چقدر دوسم داري ،اخه اتفاقا خواهرش زنگ ميزنه ميگه احمد گفته داداشت از اون موقعه زن گرفته ديگه به تو محل نميده الكي اينو از خودش ميگه ها كه اين بره سر بزنه ،يا مثلا احمد ميگه داداشت فراموشت كرده ،همه چيو از دهن ديگران ميگه ،سياست داره ،كه شوهرم به خاطر اون به خواهرش برسه

دلیل هام زیاده مهمترینش اینکه عاشقشم و نمیتونم ازش دل بکنم دوم سن حساس بچه هام به خصوص نوجوونی دخت ...

پس بهتره خیانتشوفراموش کنی وازذهنتم بیرون کنی به خاطراینک عاشقشی وزندگیتومیخوای توان  زنگیت ک مشخصه بچه هاتن به خاطراون هاباید پدرشونو ببخشی به روی شوهرت نیار عامیانه توسرش نزن ازقبل بیشتر به زندگیت برس  

  زندگی شاید آن جشنی نباشد که تو آرزویش  را داشتی، اما حال که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص.  
باشوهرت بشین جدی حرف بزن ن با بحث ودعوا . شاید کمبود محبت داره ک اونو تو خواهرش میبینه تو وقت شوهرت ...

ميريم مسافرت روزي ده بار زنگ ميزنه كي مياي كي مياي ،انگار  من هووشم،ميگه تر خدا مامان تنهاس از كي تا حالا مسافرت نرفته ،كه شوهرم عذاب وجدان بگيره ،كلا از اين روش استفاده ميكنه واسه كاراش ،جلو شوهرم يه كلمه حرف أضافه نميزنه انقدر زرنگه ،ولي ذاتش اين نيست من ميفهمم همش الكيه

پس بهتره خیانتشوفراموش کنی وازذهنتم بیرون کنی به خاطراینک عاشقشی وزندگیتومیخوای توان  زنگیت ک م ...

چطوری میشه بیشتر به زندگی رسید

راه حل بدید که حتی اگر فراموش هم نکنم بتونم تحمل کنم

این حجم از درد رو نمیتونم تحمل کنم

انقدري بهش محبت ميكنم كه ميگه مطمئنم كه چقدر دوسم داري ،اخه اتفاقا خواهرش زنگ ميزنه ميگه احمد گفته د ...

بگو اینقدک اطمینان داری پس بهتره به زندگیه خودمون بیشتربرسی .همه چیو بامثال براش توضیح بده ک قشنگ متوجه بشه..خواهرش حتما باشوهرش مشکل داره ک  زندگیه خودشو ول کرده نزدیک زندگی شما شده!!

  زندگی شاید آن جشنی نباشد که تو آرزویش  را داشتی، اما حال که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص.  
بگو اینقدک اطمینان داری پس بهتره به زندگیه خودمون بیشتربرسی .همه چیو بامثال براش توضیح بده ک قشنگ مت ...

شوهرش كلا نيست شيفته،ظاهرا كه خوبه ،ولي در كل نيست كه بخواد به زنش برسه ،صبح تا شب كار ميكنه بيچاره ،با دليل توضيح ميدم با هرچي توضيح ميدم بازم كار خودشو ميكنه ،خواهرش زنگ بزنه هرچي بخواد اين انجام ميده 

ميريم مسافرت روزي ده بار زنگ ميزنه كي مياي كي مياي ،انگار  من هووشم،ميگه تر خدا مامان تنهاس از ...


اینطور ک شما میگی مشکل ازسمت شوهرشماس .

با یکی ک نزدیک ترین فرد بهشه و اطمینان داره شوهرت  باهاش درمیون بزار ک به صورت بی طرف با شوهرت حرف بزنه و قانعش کنه

  زندگی شاید آن جشنی نباشد که تو آرزویش  را داشتی، اما حال که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص.  
بگو اینقدک اطمینان داری پس بهتره به زندگیه خودمون بیشتربرسی .همه چیو بامثال براش توضیح بده ک قشنگ مت ...

خودم حس ميكنم از اول تو گوشش خوندن زن بگيري مادر وحواهرتو فراموش ميكني و فلان و از اين حرفا ،اين كلا فك ميكنه زن ميخواد اونارو ازش بگيره ،با ذهنش بازي كردن،يبار زندگيش ار بين رفته ولي اصلا عين خيالش نيست ،درس عبرت نشده ،اصلا نميگه با خودش واقعا خواهر مادر من تقصير دارن ،هميشه فك ميكنه من ميخوام پورش كنم عليه اونا

چطوری میشه بیشتر به زندگی رسید راه حل بدید که حتی اگر فراموش هم نکنم بتونم تحمل کنم این حجم از درد ...

 اوایل عقدتون چطور باشوهرت رفتارمیکردی؟

شادباش غذاهایی ک شوهرت دوست داره درست کن ازش نظربخواه بگو چی بپوشم چی بخرم به خودت برس  چه اشکالی داره ارایش کنی چه اشکالی داره ک لباس خواب بپوشی و خودتو برای شوهرت اراسته کنی همین چیزای جزئی هم روحیه خودتو شاد میکنه و باعث فراموشی میشه هم شوهرت شرمنده میشه از خیانتش بچه هاتو بهش نزدیک کن.محیط خونتو شاد کن.

مهمونی بده باهم برید مهمونی .دکور خونتو عوض کن خریدبرو

  زندگی شاید آن جشنی نباشد که تو آرزویش  را داشتی، اما حال که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص.  
اینطور ک شما میگی مشکل ازسمت شوهرشماس . با یکی ک نزدیک ترین فرد بهشه و اطمینان داره شوهرت  باه ...

آره خودمم همينو ميگم ،با خالش صحبت كردم به من حق ميدن اومد باهاش مثلا به عنوان نصيحت صحبت كرد ولي فقط تا ده روز تأثير داشت دوباره به حالت اولش برگشت ،بعد اونا ميدونن مثلا خالش روش تأثير داره ميان بد حالشو بهش ميگن كه از چشم شوهرم بيوفته 

 اوایل عقدتون چطور باشوهرت رفتارمیکردی؟ شادباش غذاهایی ک شوهرت دوست داره درست کن ازش نظربخواه ...

عزیزم من اگه تو شوکم فقط به خاطر اینکه ما واقعا زندگی خوبی داشتیم

تو این مدت ۱۴ سال مشکل جدی نداشتیم

همیشه همه چی سرجاش بوده

تموم کارهایی که میگید من ۱۴ سال هست دارم انجام میدم که کاش نکرده بودم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز