منم بچه بودم یه دوست داشتم که خیلی پز می داد می گفت چند تا کشور خارجی رفته منم برا اینکه کم نیارم گفتم ما هم رفتیم بعد اون گفت اگه راست میگی عکساشو نشون بده منم عکسایی که رفته بودیم همدانو نشون دادم😂خدایی نمی دونم فازم چی بود
خواهرشوهرم باردار بود ب ما دوتا جاری ها نگفته بودن.بعد ک فهمیدیم من جنسیت بچه رو پرسیدم گفتن اصلا مشخص نشده.حالا یه جایی ختم رفته بودیم .از فامیلای دورشون شنیدیم خواهرشوهرم دوقولو بارداره و هر دو پسر.
خیلی تعجب کردم .نمیدونم چرا از ما پنهان کرده بودن
خیالت نباشه عزیزم بعضیا زیادی احتیاط می کنن میگن تا قطعی نشده به کسی نگیم. بعضیا خرافاتی ان میگن بقیه دعامون می کنن بهم میخوره. بعضیام فکر می کنن با پنهانکاری مثلا مهم و مرموز میشن. برای دخترش خودش بد شده چون خانواده اونا فهمیدن برادر این دختر در جریان کاراش نیست و در واقع کاره ای نیست.
من بچه بودم کلاس دوم ابتدایی بعد دوستم میگفت رفتیم کوه تا بالای کوه پیش ابرا رفتیم بعد من دست زدم ب ابرا اونقدر نرم بوده ازش یه تیکه کندم اوردم خونه بعد من بهش گفتم یه روز بیار مدرسه ببینمش فرداش اومد گفت دیگه خراب شده مامانم انداختش اشغالی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
