ما حرم حضرت معصومه عقد كرديم بعدش رفتيم خونه مادر شوهرم بعد من رفتم اتاق داشتم موهامو شونه ميكردم شوهرم يهو اومد تو كپ كرد در نگاه اول😊😑
الان رختخوابا پهن میشه وسط🤣🤣🤣
منم لایک کنید بخونم😊
منم لایک کنید
هی روزگار تف به روت
شلوار گل گلی من و دیشب کی پوشید😡😡بدین خودم میخوام
میخوام راحت باشم😂😂😆
قرار نبود محرم شیم یهویی شد بعد پدرشون گفت راحت باشید چ سیخ سیخ نشستید گفتم اخه مثل جزیره ایم وسط دورتادور ادم .رفتیم بیرون با ماشین تو کوچه های اطراف دور میزدیم 😂تمام وجودم خیس و یخ بود از استرس یهو وسط خیابون وایساد گفت اجازه میدید دستتونو ببوسم منم هول کردم یهو گفت بله بله😂😂😂
ما از قبل عقد محرم بودیم...۲ سال دوست بودیم...
فردای مراسم اومد دنبالم بریم خونشون کلی هم‌مهمون داشتن.. دم در نگه داشت ی ل ب گرفت بعد رفتیم داخل🤦♀️
از چی کپ کرد؟؟؟ترسید😆
هنوز شوهرم نیومده تو زندگیم ک بعدشو تعریف کنم😐بقیه تعریف کنن ماها تجربه کسب کنیم😂☺😑😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
